معرفی مقاله:
پاولا شر در مدرسهی هنرِ تایلر فیلادلفیا تحصیل کرده و حیاتِ حرفهای طراحی گرافیک خود را به عنوان مدیر هنری جلدهای آلبومهای موسیقی در کمپانیهای آتلانتیک و سیبیاس رکوردز در دههی ۱۹۷۰ شروع کرده است. در سال ۱۹۸۴ او در تأسیس کوپِل و شِر مشارکت نمود و در ۱۹۹۱ به عنوان شریک به استودیو پنتاگرام پیوست. شِر که از آنچه تام ولف «کمد بزرگ» تاریخِ هنر و دیزاین میخواند و از شمایلشناسی پاپ و کلاسیک، ادبیات، موسیقی و فیلم بیرون آمده است، تصاویری میسازد که با مخاطبان معاصر با تأثیر و جذبهی عاطفی سخن میگوید. اکنون پس از سه دهه فعالیت حرفهای او این تصاویر به جایی رسیدهاند که با زندگی فرهنگی نیویورک آمیختهاند.
بخشی از متن:
با توجه به آثار و خط مشی شما تا به این لحظه، طراحی سیستمهای علامتی کمی حیرت انگیز است. چگونه با این حیطهی دیزاین ارتباط برقرار کردید؟
از برتریهای بودن در پنتاگرام این است که گاه چنان موقعیتهای کاری پیش میآیند که به طور کامل از جنس تجربههای جدیدند. مشتریها به حرفهایگری پنتاگرام ایمان دارند. همچنین ما در اینجا منابع و متخصصین مورد نیاز برای پشتیبانی وعدههای خود را داریم. هنگامی که من روی اولین پروژهی علائم خود کار کردم میتوانستید کاملاً ناشی بخوانیدم. بهگونهای که حتی شیوهی درست خواندن یک پلان معماری را نمیدانستم و بخشی از مسائل فنی در مکالمات را نمیفهمیدم .
هنگامی که اولین بار مجبور شدید یک پروژهی نظام علائم طراحی کنید چه واکنشی داشتید؟ با توجه به اینکه از شاخهی دیگری از هنرهای خلاقه آمده بودید، رویکردی که نسبت به چنین پروژهای اتخاذ کردید چه بود؟
وقتی روی «استودیوهای خیابان چهل و دوم جدید» کار کردم این امتیاز را داشتم که «مسیریابی» را از نقطه نظر گرافیک دیزاین طراحی کنم. بهطور ویژه جنبهی جهتیابی پروژه و روحیهی جاری در محل برایم جالب بود. مکانِ پروژه، استودیویی ویژهی تمرین بازیگران بود که در آن بازیگران راهنمای دیالوگها را [به جای خواندن از روی کارتهای مخصوص این کار] از علامتهایی که کف استودیو میگذاشتند میخواندند. من هم برای طراحی مسیریابی از کفِ استودیو استفاده کردم که بسیار اثرگذارتر از حالت معمول بود.
چه کسی برای یک ساختمان سفارش مسیریابی میدهد؟ معمار ساختمان یا مشتری اصلی که کار معماری را هم سفارش داده است؟
هردوی این احتمالات ممکن است. گاهی یک معمار به طور مستقیم مارا استخدام میکند. در غالب اوقات اگر مشتری اصلی ما را استخدام کند به این خاطر است که ما پیشتر هویتی برایش طراحی کردهایم و طراحی سیستم علامتی در واقع قسمتی از سیستم هویتی محسوب میشود.
در چه مرحلهای از کار با شما تماس میگیرند؟ زمانیکه کار ساخت و ساز ساختمان تمام شده یا زمانی که پلان آن آماده شده است؟
در تمامی مراحل ممکن با ما تماس میگیرند، حتی گاهی زمانی که ساختمان در مرحلهی کانسپت کار است، زیرا دریافت به موقعِ اطلاعات ورودی از سوی ما مهم است، برای نمونه اگر علائم قرار است الکترونیک باشند و یا زمانیکه به نورپردازی یا برقکاری ویژهای نیاز باشد (این زمان ممکن است چهار تا شش سال قبل از شروع به کار ساختمان باشد). سیمهای الکتریکی باید در محلِ مناسب نصب شوند و سیمکشی ساختمان جزو مراحل ابتدایی فرآیند نقشهکشی است. گاهی هم علائم رهیابی به مثابه افزونهای ارزان بعد از پایانکار تلقی میشوند و ممکن است ما وقتی کار ساخت و ساز تقریباً به اتمام رسیده است (شش ماه قبل از افتتاح ساختمان) به کار دعوت شویم. من متوجه شدهام که بهترین حالت این است که یا خیلی زود و یا خیلی دیر وارد فرآیند شویم. اگر زود استخدام شویم که خوب است. در این صورت همانگونه که گفتم نه تنها میتوان بر سیمکشی اثری گذاشت، بلکه هم چنین ممکن است بتوان چیزی به دیزاین سیالیت فضا اضافه کرد. از طرفی اگر در مراحل پایانی استخدام شوید هم خوب است…