بخشی از متن:
این اثر میتواند گویای چیزی از این همزاد انگاری انسانی خود من باشد که تنها همنشینی که میتوانم برای یک یادمان پیدا کنم کوه است. من بواسطهی فرآیند بازشناختی که به رابطهی میان سطح و بافت و به گذر زمان وابسته است به پرترهی جان دیویس از اسکفل واکنش نشان میدهم کوههایی که از کودکی میشناختهاید در بیزمانی یک کلیشهی معصوم منجمد شدهاند وقتی به آنها رجوع میکنید همیشه استعارههایی هست که در آن معصومیت جایگاه خود را در کنار تجربه بازمییابد این چیزی است که به ندرت در عکاسی چشمانداز تشخیص میدهید گاهی ملایمت و دلپذیری عکس است که سر راه قرار میگیرد گاه نمایشی بودن و یا بیگانه و نادیده بودن آن اما برای من در منظرهی جان دیویس این همه حضور دارد بیزمانی و جاودانگی شیبهای نرم به جامانده از زمانهای به یاد نیاوردنی قطعههای سخت صخرهها که هنوز در حال از هم پاشیدناند و معصومیت راه میان آنها که عابران بر آن گام میزنند.
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.