
عکاسی ژاپن همانقدر مستقل و منحصربه فرد و جزيرهای است که خود ژاپن و ديگر مظاهر فرهنگیاش. همسويی آنان با روند مدرنيسم جهانی، پس از انقلاب ميجی در اواخر قرن ۱۹ تا به امروز، بيشتر از سر نياز و ضرورت بوده تا تظاهر و اَدا.
برخلاف انتظار و توقع ما از جامعهای با بافت سنتی، محافظهکاری چندانی در تاريخ هنرشان ديده نمیشود. عکاسان ژاپنی نيز (مانند ديگر هنرمندانش)، در هر ژانری از عکاسی، تا اکستريم آن را پيش رفتهاند و میروند. انگار «نهايت» در ذهنشان معنی ندارد و همين، کار آنها را بيش از اندازه شخصی و جذاب و يگانه میکند.
شايد اين شماره کمی تاريخی به نظر بيايد ولی چارهای جز اين نداشتيم. به نظر میرسد که برای درک درست پديدهها بهتر است مسير تکوين و تکاملش را از ابتدا دنبال کنيم. آن هم پديدهای که به زبان فارسی جز يکی دو مقالهی کوتاه و فرعی، هيچچيز ديگری تاکنون در موردش منتشر نشده.
میدانيم که اسمهای زيادی در اين مقالات آمده. نامهايی غريبه با تلفظهای دشوار که میشد با نگاهی آسانگير (دلخواهِ ما ايرانیها)، حذفشان کرد و نفس راحتتری کشيد. اما اصرار داشتيم که حتیالمقدور اين نامها هرچه بيشتر بيايند تا تأکيدی باشند بر گسترهی متنوع جريانهای مختلف عکاسی در ژاپن.
محدودکردن عکاس ژاپن در قالب دو سه نام پرآوازه و آشنای اين سالها، معادل خلاصهکردن سينمای آن در حد کوروساوا و ازو و ميزوگوچی است و اين يعنی فراموشکردن صدها فيلمساز و هنرمند آلترناتيو و زيرزمينی تمام دهههای ژاپن.
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.