معرفی مقاله:
در مقاله «پنجرههایی که باز نمیشوند»، به مفهوم استعاری پنجره پرداخته شده است. بسیاری از عکاسان، پنجره را در اشکال و حالتهای متنوع و در ادوار و مکانهای گوناگون ثبت کردهاند. آیا این هنرمندان قصد به چالش کشیدن این استعاره را دارند و یا میخواهند پیچیدگیهای ماهوی رسانه عکاسی را عیان کنند؟ عکاسی همچون پنجرهای رو به جهان است با بازنمایی بی قید یک منظر. آنچه به این استعاره کمک کرده تا جای آیینه را بگیرد شباهت آن به چشمی دوربین است. عکسها شباهت بسیاری به نظام زبان و کارکرد آن در انتقال معنا دارند. آیا پنجره واقعا برای برقراری ارتباط است؟ آیا آنچه از بیرون میبینیم همان فضای درون است؟ آیا تصویر همان فضای واقعی است؟
همان قدر که استعاره عکس، همچون پنجره، شائبهی گشایش تمام و کمال به دنیا را ایجاد کرده، توهم سوبژکتیو بودنِ عکاس و حتی بیننده را نیز با خود همراه داشته است. هنرمندانی که از این سوژه در عکسهای خود بهره بردهاند پنجره را به چیز دیگر بدل و عکس را از شائبهی بازنمایی جهان و قدرت مطلق ناظر خیره نجات دادهاند. مانند عکسهای جان فال، پنجره به قاب بدل شده، قابی که گوشزد میکند آنچه در عکس میبینیم تکهای مصور بیش نیست.
زابینه هورنیس پنجره را از عنصر معماری به شیشه ای شفاف و جادویی بدل کرده که چون تصویری تخت همه چیز را مانند سیاهچال در خود میکشد. جف وال آن را به دیواری بدل کرده که مانند کاغذ عکسی که در خود مانده است راه به هیج جا ندارد. شیزوکا یوکومیزو با قرار دادن پنجره در محل برخورد نگاهها از دو سوی آن و تبدیل هم زمان آن به آینه کارکرد همیشگیاش را مخدوش کردهاست. در رابطه با این موضوع مقاله «در پردهی، دو عکس» هم میتواند مورد توجه قرار گیرد.
بخشی از متن:
چهل سال پیش جان سارکوفسکی مقالهی «آیینهها و پنجرهها» را منتشر کرد. مقالهای که شاید برای اولین بار و شاید به تبعیت از سنتی که در ادبیات رایج بود، عکسها را به دو دسته تقسیم کرد: آیینهها و پنجرهها. آنها که چون آیینه ذهن هنرمند را باز میتاباندند. آنها که گویی دریچهای رو به دنیای بیرون بودند، تفکری رمانتیک در مقابل نظامی رئالیستی. هرچند سارکفسکی خود اشاره کردهاست که این دو هرگز بهطور کامل در تقابل با هم نیستند. هرچند او منطقِ رئالیستیای که به عکسها نسبت داده میشود زیر سوال برده. بیشک از بانیان انتساب پنجره در مفهوم استعاری آن به عکاسی بودهاست. امروزه دیگر استعارهی پنجره قطب دیگر این تقابل را کناری زده و تقریباً هر کارکرد رمانتیک عکس را منسوخ کردهاست. عکاسی را همچون پنجرهای رو به جهان میدانیم، بازنماییِ بیقید یک منظر. …