موج کانسپچوالیسم در سال گذشته چنان گسترده و فراگیر شد. که کمتر نشریۀ هنری (یا حتی غیر هنری) را میتوانید بیابید که با مقالهای به آن نپرداخته باشد. ضربه و تکانۀ این جریان چنان بود که واکنشهای شدید توأم با حب و بغض را با خود به همراه آورد. بدون آنکه با پیشداوری قصد تأیید یا تکذیب این مکتب را داشته باشیم. میخواهیم با نزدیکتر شدن و پرداختن به آن، سعی کنیم تا کاملتر و دقیقتر ببینیماش. در پنجرۀ بسته این شماره ضمن مرور بر سرگذشت چهلسالۀ این مکتب در غرب و آشنایی با نظریات لارنس وینر (یکی از نظریهپردازان و پیشگامان مطرح این جریان)، بازتاب فراگیر و عمدتاً مقبول هنر مفهومی ایران را در میان هنرمندان و مخاطبان ایرانی دنبال میکنیم.
بخشی از متن:
-این پرسشنامه و من یکی از آثار مفهومی موزه هستیم. آیا شما این عبارت را باور میکنید؟
نمایشگاه «هنر کانسپچوال» (هنر مفهومی) تفاوتی اساسی با سایر نمایشگاههای موزهی هنر معاصر داشت. این نمایشگاه توانست تعداد مخاطبین خود را نسبت به دیگر نمایشگاههای موزه تا حدود ۵/۲ برابر افزایش دهد. حدود ۴۶۰۰۰ نفر از این نمایشگاه بازدید نمودند. این مسئلهی قابل تأملی است. آثار تجسمی متجدد ایرانی همیشه با مشکل جلب مخاطب (بهخصوص از میان تودهی مردم) مواجه بوده است. اما این بار این نمایشگاه موفق به جذب مخاطبینی شد که برخی از آنها حتی تخصص هنری ندارند….