
1936
فتوژورنالیسم مدرن در ۱۹۳۶ هنگامی که هنری لوس ۹۲۰۰۰ دلار بابت مجله هفتگی طنز لایف (Life) پرداخت، تولد یافت. او این مجله را در ۲۳ نوامبر دوباره راهاندازی کرد و پدیدهای را آفرید که از موفقیت بسیاری برای ۳۰ سال بعد برخوردار گشت. اما در واقع، این الکسی برادویچ بود که ظاهر انتشارات دوران را تعریف کرد. این پناهندهی سیاسی روسی در سال ۱۹۳۴ همکاری خودرا با مجلهی بازارِ هارپر (Harper’s Bazaar) شروع کرد، ولی نفوذش در اشکال نامتعارف و جدیدتری نیز دیده شد، به طوری که مفهوم امروزین کارگردان هنری را کلید زد. در حقیقت، این مفهوم به قدری نو بود که نامش تحت این عنوان تا سالها بعد در شناسنامه مجله آورده نشد. هنگامی که نورمن راکوِل مشغول نقاشی پیشآهنگها و فوارههای سودا برای سَتردی ایونینگ پُست (The Saturday Evening Post) بود، برادویچ نهضتهای اروپایی مثل باهاوس، فوتوریسم و سوررئالیسم را به عموم آمریکاییهای بی خبر، معرفی میکرد. او بعدها آغاز زندگی حرفهای ریچارد او دُن و اروینگ پن و کشف هنرمندان اروپایی مانند ای. ام. کَساندرا، من ری ، مارک شاگال و ژان کاکتو را به بار آورد.
بازار (Bazaar) تنها مجلهی وارد کننده تأثیرات اروپاییها نبود. هر دو مجلهی فرچون (Fortune) و ونیتی فیر (Vanity Fair) جلدهایشان را به مهاجران اروپایی همچون پائلو گارتو سفارش می دادند. گارتو برای کاریکاتورهای ایربراشی و خیلی با اسلوبش از افراد سرشناس و رهبران جهان، مشهور بود.
اما فراتر از جلد، جایی وجود دارد که مهارت برادویچ نشان داده میشود. او با تنوع دادن اندازه و وزن حروف، ریتمی را خلق میکرد که خوانندگان را با خود در سرتاسر مجله میبرد. صفحهآراییهای او برازنده و غیرمنتظره بودند. نوشته به کرات خط دور بدن مدلی را که در صفحهی روبهرو دیده میشد، بازسازی میکرد و به این ترتیب، او مقالهای در مورد گرایشات لباس پوشیدن را بهیک شعر محسوس بدل مینمود. بالاتر از همهی اینها، او از فضای سفید به عنوان یک عامل جدی استفاده میکرد، برادویچ عادت داشت بگوید «بعد از هر چهار صفحه، شما نیاز به نفس کشیدن دارید.»
1951
برادویچ هنگامی که به اتمام کارش در مجلهی بازار نزدیک می شد، شغلی در پرتفلیو(Portfolio)که بسیاری آن را مجلهی تعیینکنندهی طراحی گرافیک قرن بیستم محسوب میکردند، گرفت. برادویچ در این مجله، کاملاً فارغ از محدودیتهای تجاری، هم هنرِ بالادست و هم هنر پاییندست را که صفحه بعد از صفحه با دیزاینی از رنگهای درخشان و کاملاً مدرن در پسزمینه تنظیم میشد، ترویج میکرد. شمارهی آخر مجله، در تابستان ۱۹۵۱ در برگیرندهی کارهای الکساندرکالدر، جکسون پولاک و هنری کارتیه برسون و جلد آن اثر بن شان (کسی کهیکی از جلدهای مجله پرینت را در سال ۱۹۵۸ دیزاین کرد) بود. به هر حال آزادی از محدودیتهای تبلیغات، جنبههای منفی خود را نیز داشت: پرتفلیو بعد از سه شماره جمع شد.
مجلهی فلیر (Flair) نیـز بسته شد، ولی مجلات دیگر در حال تجربه کردن با فـرم بودند. جنتری (Gentry) که مربوط به حرفهی مد میشد، عکسهای لباسها و کتها را با نمونههای پارچهی مشابه، تقریباً در همه صفحات خود، جفت میکرد. بردبری تامسون نیز که در ۱۹۴۵ به عنوان کارگردان هنری مادمازل (Mademoiselle) استخدام شده بود، مشغول تولید بعضی از شمایلیترین شمارههای وست واکو (WestVaco) بود. وست واکو مجلهی تجاریای بود که به وسیلهی یک کمپانی کاغذ در غرب ویرجینیا حمایت مالی میشد. این مجله که ابعادش ۱۲در۹ اینچ بود و از وسط منگنه میخورد، تقریباً از همه روشهای چاپ در دسترس ـ از لترپرس گرفته تا لیتوگرافی افست ـ برای آزمایش تایپ فیسهای تامسون و به نمایش گذاشتن آنها استفاده میکرد. یکی از تایپ فیسهای معروف تامسون، تایپ فیس منو آلفابت او بود که در آن حروف انگلیسی فرم بزرگ و کوچک نداشتند و تنها به یک شکل نگاشته میشدند.