دنیای مجازی که آمد، دهکدهی کوچک جهانی معنا پیدا کرد و مرزها را پشت سر گذاشت و ارائهی تعریف جدیدی از «ارتباط» ضرورت یافت. پاکتنامه و تمبر پستی و روز و هفته و ماه جایش را به ایمیل داد و کسری از ثانیه. خیلی از داشتههای امروز رؤیای بشر بود، ولی این همه شتاب و سرعت در رابطه، در عالم رؤیا باقی نماند و از راه رسید و ما را هم پشت سر گذاشت! حالا هر چه میدویم، نمیرسیم. هرچه میخوانیم و میبیینم، تمامی ندارد.جا ماندهایم از این همه محتوای تصویری و نوشتاری که در برابرمان است. علیرضا نیکنژاد در این مقاله به دنیای مجازی پرداخته و این سؤال را مطرح میکند که حال در این دهکده، ارتباط مجازی هنر و هنرمند ایرانی با مخاطب ایرانیاش چگونه است و آوردهی هنرمند ایرانی از تاریخ سترگ هنر ایرانی چه بوده است؟ مخاطب ایرانی با هنر و هنرمندش چگونه در «ارتباط» است؟
بخشی از مقاله:
عرضه و فروش آثار هنری و معاش هنرمند در ایران همیشه موضوع بحث و دغدغهی هنرمندان و دستاندرکاران عرصهی هنر بوده و هست. محدودیت فضای ارائهی اثر هنری، گالریهای فعال انگشتشمار، خریداران کمتعداد آثار هنری، تمرکز همهی فعالیتهای هنری در تهران و خیل عظیم هنرمندان، خصوصاً هنرمندان جوانی که در بیست سال گذشته با گسترش دانشکدههای هنری پا به عرصهی هنر گذاشتند، مجموعهی ناموزونی از عواملیست که هرچه پیش میرویم، محدودیت در عرضه را بیشتر کرده است. در این اوضاع، فضا برای ارائهی اثر هنری تنگ و تنگتر میشود و فقط عدهای محدود میتوانند از امکانات موجود بهرهمند شوند.
اگر از نام هنرمندان سرشناس ایرانی که شهرت جهانی یافتهاند و آثارشان در گالریها و حراجهای خارجی عرضه شده است صرف نظر کنیم، خیل عظیم هنرمندان ایرانی هنوز آنطور که شایستهی تلاششان است مجالی برای عرضهی مناسب آثارشان نیافتهاند و آنهایی که روابط بهتری داشتهاند، در نوبت چند ماه و چند سال گالریهای معتبر ماندهاند.
اگر هنر ایرانی در گسترهی وسیع خود یا هنر تجسمی ایران یا عکاسی ایران را در اینترنت جستوجو کنیم، به سختی به مجموعهی آثار جامع و در خور توجه و شایستهای از هنرمندان ایرانی میرسیم که گردآورندهیآن آثار، یک ایرانی باشد. متولیان دولتی و مراکز بزرگ و کوچک فرهنگی و هنری با بودجه و امکانات گسترده و کلان خود تا به حال هیچ حرکت جدی و مؤثری برای گردآوری، دستهبندی، ارائه و در نهایت فروش آثار هنرمندان ایرانی در دنیای مجازی انجام ندادهاند و بخش خصوصی هم در این زمینه یا کاری نکرده یا اگر حرکتی انجام داده، محدود و ناچیز بوده است. اینترنت را که زیر و رو کنید، اگر مجموعهی فاخری از آثار هنری ایرانی بیابید، متعلق به مراکز فرهنگی، هنری، دانشگاهی و پژوهشی غربی است و برای نمونه یک مجموعه کامل از یک شاخهی هنری را نمیتوان یافت که خودمان آن را پدید آورده باشیم.
در سالهای گذشته، تلاشهای جسته و گریخته برای جمعآوری و فروش مجموعه آثار هنرمندان ایرانی در اینترنت نافرجام مانده که دلیل آن بیشتر ناباوری هنرمندان به مؤثر بودن آن بوده است. راست این است که تصور فروش یک اثر هنری در دنیای مجازی برای هنرمند ایرانی هنوز ملموس نیست. در وضعیتی که راهیابی به حراجیهای پرجنجال چند سال اخیر، یکی از دغدغههای بزرگ هنرمندان بوده، بهرهگیری از اینترنت به مثابه ابزاری مؤثر در معرفی، ارائه و فروش اثر هنری را هنرمندان ایرانی جدی نگرفتهاند. بسیاری از هنرمندان ایرانی برای تأسیس و داشتن وبسایت شخصی هنوز احساس ضرورت نمیکنند و بیشتر آنهایی هم که به راهاندازی سایت شخصی رو آوردهاند، با تعریف هدف از راه اندازی وبسایت شخصی دچار مشکلاند و در بهترین حالت، سایت شخصیشان کاربردی فراتر از یک بیوگرافی (cv) مدرن ندارد.
فروش اثر هنری از طریق سایت شخصی برای هنرمند ایرانی اتفاقی دور از ذهن مینماید، پس در هیچ سایتی شاهد ارائهی قیمت و شروط خرید نیستیم و صرفاً آثار پیشتر ارائهشده در فضاهای رسمی نمایش، به عنوان سابقهی فعالیت هنرمند در سایت او قرار داده میشود. علاوه بر این، هنرمندان در حفظ و نگهداری و بهروزرسانی سایت خود کوشا نیستند و در بسیاری موارد شاهد غیرفعال شدن و از دست رفتن دامنهی سایت نیز هستیم.