نقدی پیرامون نمایشگاه تهمینه میلانی:
شاید مهمترین یا دستکم پرصداترین رویداد هنری تابستان ۱۳۹۷ نمایشگاه تهمینه میلانی فیلمساز نامآشنای کشورمان بود. خیلی زود این خبر با واکنش اعتراضی بسیاری از دانشجویان و هنرمندان روبهرو شد. هنگامی که شباهت بین آثار میلانی و جنی میلیهوف دیده شد. ماجرا از محدوده نقاشان فراتر رفت و به رسانههای ملی هم رسید. در نهایت نمایشگاه تعطیل شد. اگر بخواهیم این پیشامد را محدود و منحصر به خود رویداد کنیم. نه تنها خانم میلانی کار خلاف قانون یا عرف نکرده که اتفاقا این معترضان هستند که به دلیل تجمع مقابل گالری و برهم زدن مراسم افتتاحیه باید پاسخگو باشند. چرا معترضان این نمایشگاه را مصداق رفتار رانتی و ناعادلانه دیدند؟ فضای حاکم بر هنر جدا از فضای غالب بر جامعه نیست. داستان ساده است.
در سدهی اخیر، صرف نظر از مرام و مسلکهای گوناگون، با اندکی اغماض دو جریان ایدئولوژیک قدرتمند حضوری پررنگ در عرصه جامعه داشتهاند. توسعهگرایان با گرایش به غرب و باور به نظامهای اقتصادی و سیاسی لیبرالیسم، و مساواتطلبان با رویکردهای سوسیالیستی. اعتراض به نمایشگاه خانم میلانی، نوک کوه یخی است که ریشه در نابرابری و توزیع نامتوازن فرصتها در همه سطوح جامعه از جمله نهاد تجسمی دارد. حفظ توازون در تقسیم امکانات و فرصتها صرفا شعاری عدالتطلبانه و اخلاقی نیست و تنها راه برون رفت از بحرانهایی است که اگر درمان نشوند، به زودی دامنه گستردهتری خواهند یافت.
در حال حاضر تنها راه کاهش این بحرانها، نقد حرفهای و مستقل است. نقادی حرفهای با تفکیک سره از ناسره هم سد راه مناسبات آلوده و فرایند هنرمندسازی است و هم بهترین شیوه مقابله با سایتها و صفحات مجازی است که هر روز در پوشش افشاگری با تداخل بحثهای مغشوش و کاذب به آشفتگی بازار دامن میزنند. در باب نمایشگاه تهمینه میلانی و حواشی آن میتوانید نگاهی به متن «چند نکته در باب «خشونت» حملههای جمعی» داشته باشید.