بخشی از متن:
نمایشگاه گروهی «بومسانی-همدلی»، در بنیاد لاجوردی، با ایدهپردازی و کیوریتوری سوزانه بوقن اجرا شده است. نمایشگاهی که آثارش مخاطب خود را با ابهام و پوشیدگی روبهرو میکند. در نقد نمایشگاه بومسانی متوجه میشویم که این نمایشگاه رابطهای است بین هنر و جامعه. ارتباطی که بین این تصاویر در نمایشگاه وجود دارد، کندهشدن و دوری آنها از بستری است که در آن شکل گرفتهاند. اهمیت «بستر» در آثار مفهومی این نمایشگاه بیش از هنرهایی است که با معیارهای زیباشناسانه مدرنیستی تولید میشوند. یعنی آثاری که تاریخ هنر شیوههای نگریستن به آنها را به ما آموخته است.
متن حاضر نقد نمایشگاه به قلم علیرضا رضاییاقدم و مصاحبه حرفه:هنرمند با سوزان بوقن شکل گرفته است. «دیدن» تصاویر صرفا یک عمل اپتیکی نیست بلکه آمیزهای است از «فهمیدن» و «احساس کردن». نظریههای تصویر این تنیدگی دیدن با فهمیدن را «دیدن همچون» (seeing-as) نامیدهاند. و میدانیم عموما این تاریخ هنر است که به ما میگوید تصاویر هنری را چگونه «ببینیم» یا نفسیر کنیم.
اتفاقی که در این نمایشگاه جالب توجه است، مخاطبان کاتالوگ نمایشگاه را در دست دارند. گویا بدون خواندن توضیحات کاتالوگ نمیتوانند نمایشگاه را ببیند و بفهمند. نظر سوزان بوقن این است که خیلی از مخاطبان حوصله ندارند یا فکر میکنند هنر چیزی دستنیافتنی است. مدام اطلاعات میخواهند و فکر میکنند فقط با اعتماد به عواطف و احساسات یا واکنشهای شخصی خودشان نمیتوانند ارتباطی با اثر هنری بر قرار کنند. آیا تصاویر و اشیاء دیداری که در گستره هنر معاصر تولید میشوند عمیقا در پی باز اندیشی، چالش و واژگون سازی تعاریف سنتی تاریخ هنر از اثر هنری هستند؟ شاید به همین دلیل درهمریختن مرزها و تحول در تعاریف است که مخاطب با ورود به این گونه نمایشگاهها احساس میکند زیر پایش خالی شده است و مدتی زمان میبرد تا معنا و معیارهای ارزیابی تصاویر جدید را دریابد.