بدون عنوان، مینا نوری رنگ‌روغن روی بوم، ۱۳۹۲

نقدی بر نمایشگاه مینا نوری / ثمیلا امیرابراهیمی

 

معرفی مقاله:

ثمیلا امیرابراهیمی در این مقاله از نقاشی‌های مینا نوری در گالری اثر، در مهرماه سال ۱۳۹۳ نوشته است.

.

بخشی از مقاله:

دست زدن به بعضی تجربه‌ها، گاه به معنای پرواز هنرمند است. مینا نوری هنرمند چاپگر و نقاش، چهارده اثر جدید خود را از ترکیب دو رسانه محبوبش، نقاشی رنگ و روغن و چاپ‌دستی پدید آورده است. او در سال‌های گذشته این دو تکنیک را به نحو جداگانه به پیش برده بود، اما این بار ترکیب این دو رسانه، جدا از نتایج فنی، ارزش‌های تازه‌ای برای کار او ایجاد کرده است. بیشتر هنرمندانی که به طور مداوم با دو رسانه نقاشی و چاپ دستی کار می‌کنند در طول زمان از ویژگی‌های هریک و امکانات ترکیب آن دو متأثر یا بهره‌مند می‌شوند. در آثار مینا نوری نیز، همانقدر که حساسیت و ظرافت نیم سایه‌ها و تنوع درجات خاکستری، کالکوگرافی‌های او را نقاشانه می‌کند، نقاشی‌هایش نیز با سطوح و بافت ها و ویژگی های کالکو گرافی غنی‌تر می‌شود. از سوی دیگر، در حالی که نقاشی روی اثر چاپ دستی تا کنون به روش های مختلف تجربه شده است، تسلط بر هر دو رسانه، به مینا نوری این جسارت را بخشیده تا این روند را معکوس کند و برخلاف معمول، نقاشی تمام شده رنگ و روغن خود را از زیر غلطک چاپ بگذراند. اثر او در این حالت، از نظر بصری دو ریشه ای، واز نظر معنایی چند لایه می‌شود.  ترکیب این دو رسانه به معنای آشتی دادن بین دو گونه‌ی متفاوت، اگر نه مغایر است. این همزیستی، عناصر متضاد هر یک از آنها را نمایان تر می‌کند و نمایش تضادها، یکی از اهداف همیشگی کار مینا نوری بوده است. او در طول چندین دهه، زبان هنری  خود را با چنان دقت و انضباطی شکل داده که  کنترل سختگیرانه شکل و محتوا به جوهر اصلی آثار او  تبدیل شده و سیر بدون انحراف کارش را  بر اساس اصول و مرامی  شخصی رو به تکامل برده است. از همین رو نیم نگاهی به آنچه تا کنون انجام داده برای درک و شناخت کار امروز او مفید است.

 

 

مینا نوری در هر مجموعه از کارهایش، یک شیء یا پدیده را به عنوان موضوع یا موتیف کار خود انتخاب و تکرار می کند. او تاکنون ابرها، طناب‌ها، سنگ‌ها، سنجاق قفلی‌های دفرمه شده، چهره‌ها، گیاهان و فضای داخل و خارج را موضوع کار نقاشی و چاپ دستی خود قرار داده است. درگذشته، کنار این اشیاء بسیار مشخص و واقعی، فرم های هندسی و انتزاعی هم قرار می گرفتند و  نقش موتیف‌های بیگانه و متضاد را بازی می کردند حال آنکه در کارهای اخیر او اشکال انتزاعی صحنه را کمابیش ترک کرده‌اند یا بهتر بگوییم، به اشیاء واقعی تبدیل شده اند. نوری موتیف های خود را مانند شخصیت های زنده در موقعیت‌های مختلف قرار می‌دهد وگاه به نظر می‌اید که  زندگی این اشیاء را روایت می‌کند.

 موتیف یا مضمون  نمایشگاه‌ جدید او، یک شخصیت جدید، یک شیء ساده و روزمره یعنی عینک است. آیا در این شیء باید به دنبال معنای خاصی بگردیم؟ شاید بله و شاید هم نه. اصولاً موتیف های مینا نوری از چه سخن می‌گویند؟ همه این پدیده‌های طبیعی و اشیاء خانگی‌ و عناصر انتزاعی‌ ممکن است نمادین یا استعاری و به‌هرحال به نوعی معنی‌دار باشند. اما جستجوی نوری در طول چندین دهه کار، بیش و پیش از آن که معطوف به موضوع و معنا باشد در خدمت شکل دادن به‌ زبان خاص و شخصی‌ خود بوده است. زبانی که کلیتی شامل شکل، معنا و روایت را در برمی‌گیرد و مهارت، شخصیت و زندگی‌ او را یکجا به نمایش می‌گذارد. تأکید  بر تضادها که در گذشته به شکلی آشکار وعمدی، و گاه تحمیلی در آثار او دیده می شد، حالا به شکلی ظریف تر، درونی تر و پوشیده تر«حس» می‌شود. علاقه‌ی او به نمایش تضاد‌ها دیگر نه در تقابل سطحی فیگوراسیون و انتزاع، بلکه در امکانات نقاشی فیگوراتیو به عمق می‌رود.

سبد خرید ۰ محصول