دلتنگی برای امری محال / مجید اخگر

بخشی از متن:

نمايش آثار اميد مشكسار در گالري تازه‌تأسيس «اُ» اتفاق نادري است در فضاي تجسمي ايران. آثار او جايگاه خاصي را اشغال كرده‌اند، و از اين حيث جنبه‌هاي آموزنده‌اي دارند: «فيگوراتيو»‌اند، اما نتيجه‌ی انتقال مستقيم خيابان و هر چه در آن است بر روي بوم نيستند؛ تخيل در آنها نقش دارد، اما نه آن تخيل سايكودليكِ باسمه‌اي‌اي كه در بسياري از نقاشان نسل جديد مي‌بينيم؛ واقعيتي خاص در آنها نفوذ كرده است، اما اين واقعيت در پيكان و دخترهاي باب روز و عكس‌هاي خانوادگي خلاصه نمي‌شود؛ بسيار جسورانه‌اند، اما ظاهري‌ محافظه‌كار دارند (آب‌مركب و مقوا؛ قاب‌هاي شيشه‌دار؛ طراحي‌هاي استادانه؛ بدون حرف اضافه؛ بدون سياست و سنت و تاريخ و غيره). در تصاوير مشكسار واقعيت و تخيل به تصادم فرخنده‌اي رسيده است؛ اين آثار «شاعرانگي» دارند به معناي درست و عميق كلمه (كه به آن بازخواهم گشت)؛ تركيب ويژه‌اي از حساب‌شده‌گي و اتفاق‌اند؛ از خودآگاهي به حدود و صغور و اهداف كار از يك سو، و گشودگي و فراهم كردن زمينه براي رخ نمودن آن‌چه مازاد بر اهداف و نيات هنرمند است، از سوي ديگرطراحي‌هاي مشكسار بيش از هر چيز يك «تصوير»‌اند؛ جسميت ندارند، و ما را به فضايي سه‌بعدي يا سطح واقعي خودِ كار ارجاع نمي‌دهند. مشكسار با انتخاب رسانه‌اي سياه و سفيد و با حداقل جسميت، استفاده از حداقل آب در كار با آب‌مركب، و نوع هاشورها و خط‌گذاري، تصاويري به وجود آورده كه گويي با گونه‌اي ميانجي به ما رسيده‌اند؛ گويي تصاويري چاپي يا چيزي از اين دست‌اند. تمامي اين ويژگي‌ها، آثار مشكسار را به تصاويري از اقليمي دروني، به نوعي ايماژ، نزديك كرده است. اين ايماژها حول صحنه‌ها يا موقعيت‌هايي تكرارشونده مي‌گردند كه توجه به آنها، نزديك شدن به لايه‌هاي پنهان و آشكار آنها، براي درك بايستة آثار ضرورت دارد. چنين كاري البته مجالي ديگر مي‌طلبد؛ اما دست‌كم در اين‌جا مي‌توان بعضي از اين موقعيت‌ها يا «صحنه‌ها» را احصاء و دسته‌بندي كرد، فهرست‌شان كرد، و به شيوه‌اي پديدارشناختي اندكي به برخي دلالت‌ها يا پتانسيل‌هاي آن نزديك شد.

بيشترِ اين بيست‌و‌هشت تصوير چند موتيف يا موقعيت خاص را به تصوير مي‌كشند، كه نسبت آنها از نظر كمي اين‌گونه است: تخت‌خواب و آدمي كه روي يا كنار تخت لميده/نشسته است (شش مورد)؛ آب، در آب بودن، شنا كردن، و/يا ديگري را نجات دادن (دست‌كم شش مورد، به اضافة چند مورد نزديك به ــ يا تداعي‌گرِ ــ آب)؛ طراحي كردن و فعاليت‌هاي مرتبط با آن، از جمله «نگاه كردن» (دست‌كم هفت مورد)؛ در آغوش كشيدني واقعي‌ـ‌خيالي (دست‌كم شش مورد)؛ شمشير، كمربند، و ژست‌ها و حالات مربوط به مبارزه و درگيري (سه مورد).

سبد خرید ۰ محصول