نشانه‌ها و طراحی گرافیک محیطی

مطالعه‌ی بصری: حلقه‌ی گمشده‌ی گرافیک معاصر ایران / مژگان قره، سودابه صالحی

معرفی مقاله:

تبلیغات به‌عنوان یکی از زیرشاخه‌های طراحی‌گرافیک، یکی از بزرگ‌ترین پل‌های ارتباطی میان طراح گرافیک و جامعه است. با در نظر گرفتن این نکته در بخشِ نخست متنی که پیش رو دارید برخی از مفاهیم اساسی قلمرو طراحی‌گرافیک معرفی شده و نقاط ضعفِ موجود در حیطه‌ی طراحی‌گرافیک معاصر ایران و پیامدهای مقاومت در برابر رشد جنبه‌ی نظری و پشتوانه‌ی علمی در این حوزه‌ مورد توجه قرارگرفته‌اند. در بخش دوم پیامدهای نفوذ این نقاط ضعف به حوزه‌ی تبلیغات که در نهایت منجر به شکل‌گیری آسیب‌هایی از قبیل رشد روزافزون تبلیغات غیراصولی، ناکارآمد و بازاری گشته است، بازنگری شده‌اند.

بخشی از مقاله:

موضوع تبلیغات به‌عنوان یکی از جلوه‌های مسلم فرهنگ بصری هر جامعه، بسیار گسترده‌تر و پیچیده‌تر از آن است که بتوان در یک مقاله بدان پرداخت. پرداختن به این مهم، به‌ویژه در قلمرو طراحی‌گرافیک ایران که همچنان مقاوت زیادی در برابر رشد جنبه‌ی نظری دارد، بسی دشوارتر خواهد بود، چراکه‌برای بسیاری از فعالین در این حوزه، داشتن یک مهارت صرفاً عملی و نرم‌افزاری برای برقراری ارتباط با قشر وسیع و متفاوتی از مخاطبان همگن یا ناهمگن کافیست. برای تغییر این نگرش، ابتدا نیاز است تا الزامات رشد جنبه‌ی نظری و پشتوانه‌ی علمی در حوزه‌ی طراحی‌گرافیک معاصر ایران، به‌شکلی اصولی معرفی گردد.

طراحی‌گرافیک به‌عنوان یک فعالیت حرفه‌ای و گرایشی آکادمیک می‌تواند از دو منظر عملی و نظری به‌شکلی موازی و توأمان گسترش یافته یا مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد، ولیکن گرایش به فعالیت‌های عملی در ایران، باعث شده تا جنبه‌ی نظری این قلمرو در سایه قرار گرفته و کمتر بدان توجه شود. مهجور ماندن جنبه‌ی نظری طراحی‌گرافیک ‌در ایران، چندین پیامد داشته است؛ نخست آنکه کتاب‌های مرتبط با طراحی‌گرافیک ایران عموماً به آرشیوهای تصویری بدل شده‌اند که درآنها ردپای کم‌رنگی از نگارش‌های علمی و تخصصی وجود دارد. به‌عنوان مثال، برای مطالعـه در خصـوص طـراحی پوستر در ایران، احتمـال یافتن کتـابی با همیـن عنوان که آرشیـوی از پوسترهای طراحان ایرانی است، بسیار زیاد می‌باشد، ولیکن یافتن بحثی نظری و زیربنایی در این رابطه به فارسی تقریباً غیرممکن است. نوشتار در این کتاب‌های آرشیوی معمولاًفقط تلفیقی است از مقدمه‌ی گردآورنده و یا زندگی‌نامه‌ی طراحان ونه حتی بررسی زمینه‌های نظری و عملی شکل‌گیری آثار آنان. متعاقب این پیامد و در نبود دانش نظری ضروری برای رشته، نگارشِ زندگی‌نامه‌ی یک طراح گرافیک و یا جمع‌آوری صرفِ خاطرات و یا آرشیوی از آثار گرافیکی، از جانب فعالین در این حوزه تا حد یک “کار پژوهشی” بزرگ شناخته می‌شود و جمع‌آوری‌کننده و گزارش‌گر درحد یک محقق. نتیجه،شکل‌گیری مقالات و نوشتارهایی است که عموماً نگارنده‌یآنها نقشی بیش از گردآورنده نداشته و در عین حال آن‌چه که تحت عنوان مقاله منتشر کرده، از هیچ شیوه‌ی نگارش علمی‌ای تبعیت نمی‌کند و بنابراین قابل استناد بودن چنین منابعی همواره می‌تواند مورد تردید قرار گیرد. گرچه ارزش چنین فعالیت‌هایی را در برهوت طراحی‌گرافیک ایران نباید نادیده گرفت ولی طبیعتاً چنین منابعی نمی‌توانند مرجع مناسبی برای توسعه‌ی دانش رشته و ارائه راه‌کارهای نظری و عملی مناسب در فضای دنیای امروزین که دنیای اطلاعات و تکنولوژی است، قرار گیرند. …

با توجه به آن چه که گفته شد، حال این سؤال پیش می‌آید که آیا قائل شدن دو زیر شاخه‌ی فرهنگی و تجاری برای طراحی‌گرافیک، اساساً صحیح است یا خیر؟ طراحی‌گرافیک صرف‌نظر از موضوعات تجاری می‌تواند حیطه‌های کاربردی وسیع‌تری همچون آموزش و اطلاع‌رسانی را نیز در برگیرد. به اعتقاد ریچارد هولیس(۱۳۸۳)، طراحی‌گرافیک از ابتدای شکل‌گیری شامل سه نقش اساسی، با تغییرات کمی بوده است. این سه نقش عبارتند از:

۱ـ هویت‌سازی که ابتدایی‌ترین نقش طراحی‌گرافیک است. این نقش منجر به بازنمـایی هویت و یا مکـان موضوع می‌شود. مانند طـراحی پرچم، نشـانه‌ی شرکت‌ها، برچسب روی بسته‌بندی‌ها و غیره

 ـ۲طراحی اطلاع‌رسان که برای رساندن اطلاعات و دستورالعمـل‌ها و یا تعیین ارتباط میان اشیاء از لحاظ موقعیت و اندازه است. مانند طراحی نمودارها، نقشه‌ها و یا علائم راهنما.

۳ـ عرضه و ترویج که مشخص‌ترین نقش طراحی‌گرافیک است و هدف آن جلب نظر مخاطب و ایجاد پیامی به یاد ماندنی می‌باشد.

سبد خرید ۰ محصول