بخشی از مقاله:
ایمان افسریان: شکل کارهایتان در مقایسه با نمایشگاه قبلی در «گالری آریا» خیلی تفاوت کرده است. این طور نیست؟
نجومی: کارهای نمایشگاه قبلی پروژهای بود که از طرف فرهنگسرای نیاوران به من سفارش داده شده بود. کار بر روی تصاویر کتاب «اوستا». حدود یک سال روی آن کتاب کار کردم و قالبهای مختلفی را تجربه کردم تا بتوانم از موتیفهای نقاشی ایرانی و آن زبان تصویری که خود داشتم یک زبان تازه را ابداع کنم. در آن پروژه ۲۷۰ نقاشی انجام شد و در نهایت کتاب هم چاپ نشد. نمایشگاهی که شما دیدید بخشی از آن کارها بود که در خودشان تمام شدند. یعنی دیگر امکان جلو بردن آنها نبود. اما به طور کلی در آن کارها و دیگر کارهای من گرایش اصلی فیگوراتیو بوده است.
افسریان: اما فضای کار فیگوراتیو بسیار وسیع و متنوع است. صرف اینکه آثاری فیگوراتیو هستند آنها را به هم مرتبط نمیکند.
نجومی: بهتر است اینگونه بگویم که از زمانی که من نقاشی میکنم موتیف اصلی کارم فیگور بوده است. در اطراف آن، کارهای زیادی کردهام. در دورهای سعی میکردم محتوا یا به عبارتی هویت ایرانی به کارم بدهم. حدود ۱۰ سال پیش شروع کردم به حذف عناصر اضافی و فیگورها را بارز کردم.
افسریان: گفتید در دورهای سعی کردهاید کارهایتان هویت ایرانی داشته باشند. از آنجایی که این دغدغۀ رایجی است اگر ممکن است کمی این مسئله را توضیح دهید.
نجومی: کاری که من میکردم این بود که به طور مثال وقتی فیگوری طراحی میکردم، یک اسب ایرانی هم از کنارش درمیآوردم. یک فیگور ایرانی، یک ابر و یا بخشی از یک نقاشی مینیاتور موتیفهای من بودند؛ بعد ترکیبی از این مجموعه ایجاد میکردم. کارهای خوبی هم بودند، منتهی مشکلی که من داشتم این بود که این کار به شکل مکانیکی صورت میگرفت.