معرفی مقاله:
«فرمها و نقشمایهها» به قلم علیرضا رضاییاقدم، شرحی بر هنر انتزاعی در ایران است. هنر انتزاعی مدرن تاریخی حدوداً شصتساله در ایران دارد، و این یعنی تقریباً پنج دهه پس از خلق اولین تابلوی انتزاعی بهدست کاندینسکی در سال ۱۹۱۰ طنین این گرایش هنری در ایران شنیده و سخن پرشور و آرمانگرایانهی آن تقلید و تمرین و ترویج شده است. این مقاله سعی میکند با رویکرد متفاوتی به بررسی هنر انتزاعی در ایران، گرایشهای غالب در هنر نوگرای ایران را برشمارد. چهرههای اصلی و ویژگیهای خاص آن را معرفی کند. همچنین آثار پنج هنرمند را به تفکیک تحلیل کرده است. مسعود عربشاهی، همایون سلیمی، سیراک ملکنیان، منیر فرمانفرمائیان، و حبیب فرجآبادی.
.
بخشی از مقاله:
نوگرایی در ایران پیش از رویآوردن به نقاشی انتزاعی در ایران برای یک دهه با معیارهای زیباشناختی ناتورالیسم کمالالملکی مبارزه کرد. طبیعتگرایی شبهامپرسیونیستیِ پس از آن را نیز نصفهونیمه به کناری گذاشت. درقالب ترکیبهایی ملهم از کوبیسم و اکسپرسیونیسم فیگورهای بومی را بازنمایی کرد. برخی از نقاشان این دوره که از منظری مردمنگارانه به بازنمایی فیگورهای بومی در قالبهای مدرنیستی میپرداختند. مانند محسنوزیریمقدم، سیراک ملکنیان، بابک کاظمی و منصوره حسینی. در چرخشی تأملبرانگیز در اواخر دههی ۳۰ و اوایل دههی ۴۰، جزو اولین پیشگامان نقاشی انتزاعی مدرنیستی در ایران شدند. این جریان پس از اندکی با انتخاب اثری تماماً انتزاعی از کامران کاتوزیان، بهعنوان اثر برتر بیینال چهارم در سال ۱۳۴۳، خود را در فضای هنری ایران تثبیت کرد.
همانطور که میتوان تصور کرد. این گرایش مانند هر گرایش نوظهور، یا در اینجا «تازهواردی»، در آغاز با ناپختگی و اغتشاش فکری همراه بود. در آثار اولیهی این جریان، نه یک تصویر غنی یا پژوهشی منسجم، نوعی بیان «بیواسطه»ی حسی را میبینیم که بر بنیان بصری مبهمی ارائه شده است…