فتوبلاگ مکانی شخصی و امکانی همگانی برای نمایش عکسهایی است که شاید به خاطر ویژگی خودمانی و دوستانه بودنشان و نبودن صافی معتبری برای گزینش آنها (چنانچه رسم تمام نهادهای هنری و رسانهای عکاسی است)، چندان جدی و درخور تأمل انگاشته نمیشوند. اما با نگاهی موشکافانه، میتوان گسترهای از کارکردهای اجتماعی را برای این شیوهی عام و فراگیرِ عرضهی عکس قائل شد. شیوهای که چندان جدا از دیگر راههای به اشتراک گذاشتن عکسها در فضای مجازی نیست و مراد از تمرکز ویژهی سارا زند وکیلی در این نوشتار، توجه بیشتر به جنبهی شخصی و فردـ محورِ پدیدهی اشتراکگذاری عکس در اینترنت است که فضای اختصاصی فتوبلاگ را نمود مشخصتری از آن میداند.
.
بخشی از مقاله:
چنانچه میدانیم، دگرگونی ماهیت شیمیایی و مکانیکی عکاسی به ماهیت دیجیتال و الکترونیک و درآمدن آن به قالب و جنسیت رسانههای نو، منازعات بسیاری را در گفتمان پدیدارشناختی عکس در پی داشت که حتی موجب طرح نظراتی مبنی بر مرگ عکاسی شد. اما از منظری فرهنگی ـ اجتماعی که بنگریم، درست در تضاد با چنین نظراتی میتوانیم مدعی شویم که به دنبال این دگردیسی، امروز بیش از هر زمان دیگری با عکاسی سر و کار داریم و به تعداد و سرعت بیسابقهای عکس تولید میکنیم. ذکر نتایج چند بررسی آماری، میتواند ذهنیت روشنتری از این واقعیت بهدست دهد:
طبق آمار اینفو ترِندز تا سال ۲۰۰۴، ۲۸ میلیارد عکس دیجیتال گرفته شده که این میزان، ۶ میلیارد بیشتر از کل عکسهای گرفته شده بر روی فیلم تا آن زمان بوده است. این در حالی است که میزان تولید عکس دیجیتال در سال ۲۰۰۷، در حدود ۵۰ میلیارد بوده و پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۱۱ به حدود ۶۰ میلیارد در سال برسد. کمپانی تحقیقاتی Lyra نیز تعداد تصاویر گرفته شده با دوربینهای دیجیتال مصرفی را تا سال ۲۰۰۸، ۲۰۰ میلیارد اعلام کرده و یادآور شده است که تعداد تلفنهای همراه دوربیندارِ تولید شده تا آن سال، بیشتر از مجموع دوربینهای فیلمی و دیجیتال تولید شده در طول تاریخ عکاسی بوده است. پژوهشهای آماری مؤسسهی IDC نیز نشان میدهد که در سال ۲۰۰۹، ۴۰درصد کل عکسهای دیجیتال، با گوشیهای دوربیندار گرفته شده است.
اِد لی، مدیر مؤسسهی اینفو ترِندز، با توجه به میزان افزایش فروش دوربینهای دیجیتال نتیجهگیری جالبی میکند: «دوربینهای دیجیتال از یک وسیلهی خانوادگی، رفتهرفته به وسیلهای شخصی تبدیل میشوند. ما شاهد گرایش روزافزونی به سمت «یک دوربین، یک نفر» هستیم. در گذشته، دوربینهای سنتی را داشتیم که ابزاری برای استفادهی مشترک تمام اعضای خانواده محسوب میشدند. اما با ظهور تلفنهای همراه شخصی و دستگاههای دیجیتالی کوچک پخش موسیقی، مردم دوست دارند کالاهای [الکترونیک] مخصوص به خود را داشته باشند.»
اما این حجم عظیم عکسهای تولیدی، چقدر فرصت نمایش یافتن و دیده شدن دارند؟
از طرف دیگر، علاقهی بسیاری از فتوبلاگرها و کاربران اجتماعات آنلاین عکاسی، صرفاً عکاسی و نمایش عکس نیست؛ بلکه از قِبل این کار، خلق یک محیط شخصی یا خانگی، اشتراک لحظات زندگی با دوستان فعلی و بالقوه و به روز کردن و تازه کردن مرتب آن محیط با روایتهای فردیشان است.
خیلی از این افراد در حین عمل عکاسی و حتی پیش از اقدام به عکس گرفتن از یک موضوع، فضای نمایش را در ذهن دارند. مثلاً به این میاندیشند که عکسِ موضوع پیشرو، برای فتوبلاگشان مناسب هست یا نه و حتی عکس را با چه عنوان و توضیحاتی میتوان نمایش داد. پس فضای نمایش در لحظهی عکس گرفتن هم حضور دارد، بر آن لحظه اثر میگذارد و حتی آن را لذتبخشتر میکند.
همچنین با ساختن یک فضای شخصی و قرار گرفتن در یک حلقهی ارتباطی، نوعی حس مسئولیت برای بهروز کردن مرتب این مکان و برآوردن انتظار مخاطبان بهوجود میآید. فتوبلاگی که مرتباً به این انتظار پاسخ ندهد، فتوبلاگی مرده است. این حس مسئولیت را به شکلهای مختلف و در قالب عذرهایی که فتوبلاگرها برای به روز نکردن فتوبلاگشان میآورند و خداحافظیهای معمولاً موقتی آنها میبینیم. خود این حس مسئولیت، انگیزهی دیگری است برای گرفتن عکسهای بیشتر و فعالیت فتوبلاگی مستمرتر.