برخلاف اینکه در بیشتر مواقع بحث بر سر عکاسی در قالب یک هنر بوده است در دهههای اخیر حوزه عکس خانوادگی به طور فزایندهای مورد توجه نویسندگان و محققان قرار گرفته است. عکاسی خانوادگی مردمیترین و غیر حرفهایترین نوع عکاسی است که به شکل انبوهی در بستر زندگی روزمره تولید و مصرف میشود. نوعی از عکاسی که مردم عادی با دوربینهای ابتدایی و پیشپا افتاده اما با تبعیت از برخی الگوها و سلایق نانوشته فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دنبال میکنند. عکسهای خانوادگی نقش مهمی در ساخت و بازسازی خاطرات ما بازی میکنند و بر چگونگی تفکر ما از گذشته تأثیر میگذارند. از آنجایی که زندگی روزمره با تمام وسعت و گستردگی خود زمینه تولید این عکسها ست، عکسهای خانوادگی نیز امکانات محتوایی و معنایی فراوانی را ارائه میدهند که راه را برای خوانشهای متعدد و متفاوت باز میکنند. در این شماره بر آنیم تا بخشی از قابلیتهای بسیاری را که این نوع از عکاسی در اختیار میگذارد مورد مطالعه قرار دهیم. نویسندگان این شماره هر کدام از دید خاص خود درباره بعدی از ابعاد وسیع عکس خانوادگی سخن گفتهاند. …افسانه کامران در مقاله عکس خانوادگی و سیر آن در جامعه ایرانی به واکاوی مفهوم عکس خانوادگی و چگونگی سیر آن در جامعه ایران میپردازد.
در این راستا علاوه بر اینکه به تعریفناپذیری مفهوم خانواده در روزگار امروز اشاره میکند، به بیان تعاریف و اشکال کلی خانواده در جامعه ایران میپردازد. همچنین با توجه به آرای چندی از متفکران همچون هالند، اسلیتر، سارواس و فرولیچ به تعریف عکس خانوادگی و تمایز احتمالی آن با سایر شکلهای عکس خصوصی یا شخصی، خانگی و سردستی یا آنی پرداخته است. کامران در این مقاله سیر عکس خانوادگی در ایران را بر خلاف سیر عکس خانوادگی در جهان(که بر اساس رشد فناوری به سه دسته: مسیر پرتره، مسیر کداک و مسیر دیجیتال تقسیم میشود) بر اساس زمینه تاریخی، اجتماعی و فرهنگی به سه دسته تقسیم میکند: از دربار تا جامعه(روند عمومی شدن در جامعه)، از جامعه تا خانه(مشروطه تا سال ۱۳۵۷) و بازگشت عکس خانوادگی از خانه به جامعه(از سال ۱۳۵۷ تا امروز) که به نقش عکاسی دیجیتال و فضاهای مجازی توجه دارد.
ملیکا فروزانپور و علیرضا نبیپور در مقاله خود نوشتههای همراه عکس خانوادگی را در قالب حاشیهنویسی یا پشتنویسی مورد مطالعه قرار میدهند. آنها ضمن بررسی عکسهایی که دارای پشتنویسی و حاشیه نویسی هستند به نوعی طبقه بندی محتوایی و کارکردی در این متون میرسند و تلاش میکنند تا به چرایی متننویسی برای عکس خانوادگی پاسخ دهند.
غزاله هدایت ترجمه بخشی از کتاب فراموشم مکن جفری بچن را برایمان آورده است. این نوشتار به بررسی تأثیر همراهی نوشته، شعر، امضا، نقاشی و اشیاء شخصی دیگر با عکسها میپردازد. افزودن چیزهایی از این دست به عکسها از بروز امر فراموشی جلوگیری کرده و بر جنبه شخصی و یادمانی عکسها میافزاید. در بخشی دیگر، از تأثیرات آلبوم عکس در برجسته کردن جنبه خاطرهای عکسها برایمان میگوید، آلبومها روایت خطی از رویدادها را در اختیارمان میگذارند. آنها با افزودن حس لامسه به حس بینایی بر ادراک ما میافزایند و سلایق و تمایلات صاحبانشان را آشکار میکنند.
ثمیلا امیرابراهیمی در حسرتها و افسوسها، با آوردن بخشی از یادداشتهای روزانه مادرش، زندگی روزمره و نحوه گذران اوقات فراغت قشر متوسط و متجدد تهرانی در سالهای ابتدایی حکومت پهلوی را برایمان تصویر میکند. به واسطه بازخوانی این یادداشتها میتوان چگونگی شکلگیری و تحول تهران مدرن و تأثیرات اجتماعی ظهور پدیدههای جدید همچون رادیو و سینما را بر زندگی افراد بررسی کرد. این یادداشتها از آن جهت اهمیت دارند که نمونهای از تاریخ اجتماعی خرد میباشند، تاریخی که از زبان دختری جوان در اوایل حکومت پهلوی نگاشته شده است.
علیرضا احمدیساعی دریچهای را به روی ما میگشاید که در آن عکس خانوادگی (که در این نوشته)، در قالب دو تصویر خانوادگی از مشهد است، همچون آیین و مناسکی در خانواده بیان میشود. آیین و مناسکی که با فراگیر شدن دوربین دیجیتال و دگرگونی در ساختار خانواده و نحیفتر شدنش به حاشیه رانده شده است.
مهران مهاجر با تمرکز بر ویژگیهای صوری چند عکس خانوادگی نوعی از زیباییشناسی را در عکسهای خانوادگی جستجو میکند که ظهور و پیدایش آن ماهیتی اتفاقی دارد. از منظر او عنصر اتفاق و پیشآمد در عکس خانوادگی به گسترش امکانات زبانی عکاسی کمک کرده است.
در گزارشی از حامد یغماییان به نام تاریخ تصویری سمنان، او به این میپردازد که چگونه عکسهایی(از دهههای ۱۲۵۰ ه.ش تا ۱۳۵۰ه.ش) که درون خانوادهها تولید و مصرف شدهاند، بر مبنای مشارکت مردمی در شهر سمنان از بستر خود جدا شده و در فضایی عمومی به بازپیکربندی این شهر منجر شده است. در واقع مردمان این شهر با خصوصیترین یادگاریهای خانوادگیشان به تصویری عمومی از شهرشان دست پیدا کردهاند.
روشن است که پرداختن به تمامی جنبههای عکس خانوادگی در این محدوده میسر نیست. گردهم آمدن این نوشتهها درباره عکس خانوادگی در این شماره تلاشی است در جهت اهمیت بیشتر بخشیدن به حوزه عکس خانوادگی چه در جهت حفظ و نگهداری میراث تصویری که از گذشته به ما رسیده است و چه در جهت تفکر دوباره درباره امکانات و قابلیتهای محتوایی و صوری که این نوع از عکاسی در اختیار ما میگذارد.
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.