تجسم تهران کار سادهای نیست. کلان شهرها به واسطهی گستره و تنوعی که دارند، چندان در ذهن مجسم نمیشوند. وقتی سخن از تهران به میان میآوریم از چه میگوییم. از جایگاه تهران در عرصهی تاریخ، تعاملات جهانی و یا نقش تهران در سرزمین ایران، بستر طبیعی، تاریخچهی شهر شدن، تأمل در کیستی تهرانیها! از چه؟ تجربیات فردی نمیتواند کامل و جامع باشد بسته به زاویهی دید و افق انتظار، تصاویر متنوع و متضادی از تهران در ذهن ساختهایم. اما برای طرح ایدههای راهبردی و حل مشکلات شهری ناگزیر به داشتن تصویری شفاف از تهرانیم. به نظر میرسد غالب مسائل مبتلا به تهران، بیش از هرچیز محصول عدم شناخت درست و جامع تهران باشد، همان چیزی که آشفتگی «تهرانِ بزرگ» و گمگشتگیِ معاصرِ ما را رقم زده است.
آنچه امیدوارکننده است سمتگیریِ تهران به سوی شهری است که میخواهد دوباره به معنای واقعی شهر شود؛ شهری امروزین و باهویت. میتوان برای فهم تهران از گذشته شروع کرد و از تهران کوچک به واسطه روایتها و خاطرات، به تهران امروز نزدیک شد. نباید خاطرات تهران پوشانده شوند. باید زندگی در شهر را به هویت و قصههای تهران گره زد. حضور هنر برای این منظور راه گشا خواهد بود. اما نه پوسته و ظاهر هنر! شهرداری تهران و سازمانهای مربوطه در این خصوص احساس وظیفه دارند و برای این هدف راههایی انتخاب کردهاند. بیش و کم بر این روشها نقدهایی میشود. در این شماره سراغ چهارمین دوسالانه دیوارنگاری شهر تهران رفتیم و سعی کردیم این نقدها و پاسخها را بشنویم؛ پرونده پیش رو مطالعهی کوتاهی است در این باب.
دو بخش این پرونده به تناسب دو بخش هنری و پژوهشی دوسالانه تنظیم شده است. ابتدا گزارشی میخوانیم از اردشیر میرمنگره، که در تمامی دورههای دوسالانه دیوارنگاری حضور فعال داشتهاند. دومین مطلب، تحلیلِ هادی مؤمنی بر آثار بخش هنری دوسالانه خواهد بود. و در ادامه مطلبی از ثمیلا امیر ابراهیمی میخوانیم که ضمن معرفی هنرمندی خوش ذوق در حوزه هنر شهری، بین فعالیت زیباسازی و کنش هنری تفاوت قائل میشود. و در بخش پژوهشی ابتدا گفتوگویی با اصغر کفشچیان مقدم به عنوان دبیر پژوهشی دوسالانه پیش رو داریم و در پایان یادداشت مسلم خضری درباره مقالات منتخب دوسالانه دیوارنگاری و فعالیتهای پژوهشی سازمان زیباسازی را خواهیم خواند.