زندگی شهری امروز در سازوکار خود مملو از تکرار است. تکرارها در قالب برنامهی زندگی تعریف و شهروندان در مسیر و زمانبندی مشخصی در حیاط شهر حضور دارند. ما در اکثر مواقع برخی امور را به صرف تكرار، بديهي تلقي ميکنیم. تکرارها بعد از اندک زمانی انسان را به دام روزمرگی میاندازند و زندگی سرشار از ملال میشود! روزمرگی در گام اول قوهی خلق و تخیل را میبلعد. وقتی عموم در خلاقیت منفعل باشند، خیالشان کُند حرکت میکند، و با خیال ساکن شهروندان، در شهر خاطرهای جمعی رخ نخواهد داد. حال؛ برای پویا ساختن خیال و مقابله با روزمرگی و زنده بودن عرصه عمومی، هنر به میدان دعوت میشود.
از اواسط دههی هشتاد میلادی مفهوم هنر عمومی شکل میگیرد. هنر عمومی و تکثر آثار هنری در عرصه عمومی پیآمد توسعه و فرهنگ توسعهگراست. طرفداران هنر عمومی تلاش میکنند تا حد ممکن؛ نخبهگرایی را در فرهنگ توده مستحیل کنند و باور دارند که با هنر عمومی میتوان میان بیان هنری و جماعتی که به دریافت چنین بیانی عادت نداشتند مواجههای ایجاد کرد. و هدف دیگر شان خارج شدن هنرمندان و آثارشان از محیط بسته گالریها و محافل هنری بود تا فرصت داشته باشند با فضای زندگی روزمره و عکسالعملهای مردم مواجه شوند. در این بین دوگانهای و یا تضارب نظری شکل میگیرد؛ بخشی از مخالفان هنر عمومی، نخبهگرا بودن هنر را تحسین میکنند از منظر آنان هنرمندان شامل بخش الیت جامعه میشوند که شأن و جایگاه خاصی دارند. از طرف دیگر طرفداران هنر عمومی بر این جایگاه نقد دارند و تلاش میکنند هنر را در اختیار عموم قرار دهند. و بر این مهم تأکید دارند که این آثار علاوه بر ویژگیهای زیباییشناسانه و هنری، به دلیل قرارگیری در مکانهایی که با توده مردم مواجه میشوند، در افزایش سواد بصری، حس زیباییشناسانه و خلاقیت مخاطبان و شهروندان نیز مؤثر خواهند بود.
معاونت فرهنگی هنری سازمان زیباسازی شهر تهران در واقع با قائل بودن به مفهوم هنر عمومی سعی داشته که بعد از پروژه ” نگارخانهای به وسعت یک شهر” آثار هنری پیشگامان هنر نوگرا را در ساختاری ماندگارتر، بر دیوارههای شهر به دید عموم بگذارد. از همین روی در این شماره به سراغ این دیوارنگارهها رفتهایم و بخش پیش رو مطالعهی کوتاهی است در این باب. در ابتدا گزارشی کامل میخوانیم از اردشیر میرمنگره، که در تمام مراحل پروژه حضور داشتهاند. و در ادامه تحلیلها و نقدهایی میخوانیم از کیانوش غریبپور، شروین طاهری و مهرنوش علی مددی که از افقهای متفاوتی به این رویداد نگریستهاند.