معرفی مقاله:
این مقاله برگرفته از سخنرانی آریاسپ دادبه در مؤسسه چهارسو در سال ۱۳۹۲ است. در اینجا دادبه برای پاسخ دادن به این پرسش که «آیا سقاخانه یک مکتب است؟» ابتدا سه اصطلاح “مکتب”، “سبک” و “شیوه” را توضیح مي دهد. ویژگی ها و مشخصات هر یک را برمي شمرد. همچنین میكوشد تا نسبت میان آنها را تبیین کند. بخش اعظم این نوشتار به تعریف این سه اصطلاح و به خصوص اصطلاح «مکتب» اختصاص دارد. هرچند او قصد دارد انطباق معیارهایی که برای هر یک از این سه اصطلاح برمیشمرد با گروه سقاخانه را به خوانندگان محول کند. در بخش پایانی نوشتار با اتکا بر آنچه در تعریف «مکتب» آورده است. اطلاق اصطلاح «مکتب» برای جریان هنری سقاخانه را ارزیای میکند. مقاله با این جملات آغاز میشود:
در آغاز بحث تصمیم دارم از سه اصطلاح مکتب، سبک و شیوه تعریف مختصری ارائه دهم تا بهکارگیری این اصطلاحات در مواردی چون سقاخانه قدری دقیق و یا اصلاح شود. مکتب، یک مفهوم تاریخیست و در معنای آن مفهوم زمان با وجهه عمیقی حضور دارد. در کاربردهای گاه غلط واژه مکتب، زمانی اشارهای به فرد شده است (مثلاً مکتب رافائل) یا اشاره به شهر ( مثلاً مکتب اصفهان) یا اشاره به ملتی ( مثلاً مکتب ایرانی) یا به کشوری (مثل مکتب فرانسه) یا به یک رژیم سیاسی(مثل مکتب مغولی، مکتب تیموری و…). این کاربردها در همه موارد درست نیست. به هر حال آنچه قانعکنندهتر مینماید این است که مفهوم مکتب اشاره به تاریخ اندیشه ساکنین جغرافیایی خاص دارد که بنیانگذار جهانشناسی ویژهای بودهاند.
.