کلود مونه / امپرسیون، طلوع آفتاب

سایه‌های زمان، پشته‌های گندم مونه / جان سلیس / مهدی نصراله‌زاده

 

بخشی از مقاله:

مونه کشیدن مجموعه‌ی پشته‌های گندم را در اواخر اوت یا اوایل سپتامبر ۱۸۹۰ آغاز کرد. او نخستین‌بار در نامه‌ای که برای ژفروا، به‌تاریخ هفتم اکتبر ۱۸۹۰، نوشته به کارش روی این تابلوها اشاره کرده است. به نظر می‌رسد مونه تمامی پاییز و زمستان آن سال را با تمرکز بسیار کار کرده است. صد البته این نقاشی‌ها در فضای خارجی کشیده شده‌اند، و البته کمابیش به‌یقین می‌توان گفت او تابلوهایش را در داخل کارگاهش تمام کرده است. همچون دیگر این قبیل پروژه‌ها، مونه به‌طور همزمان روی تابلوهای متعدد کار می‌کرد و با عوض‌شدن وضعیت و زمان از یکی به سراغ دیگری می‌رفت. حاصل کار پیگیرانه‌ی سال‌های ۱۸۹۰ و ۱۸۹۱ دست‌کم بیست‌وپنج تابلو با عنوان پشته‌های گندم بود.

مونه نخستین کسی نبود که نقاشی‌های مجموعه‌ای خلق کرد. برای مثال، از همان سال ۱۸۶۹، کوربه از روی موضوع واحدی که عبارت بود از شکستن امواج حدود سی تابلو کشید که همگی در حکم واریاسیون‌هایی از آن تمِ تصویری بودند. در سال ۱۸۷۶، هنگامی‌که مونه تازه عزم کشیدن نقاشی‌های مجموعه‌ای را کرده بود، مُریزو پنج اثر از خودش را به نمایش گذاشت که موضوع همه‌ی آن‌ها برگرفته از محلی بندری در خلیج وایت انگلستان بود. آثار مُریزو را احتمالاً می‌توان نخستین مجموعه‌ی به‌نمایش‌درآمده از منظره‌های امپرسیونیستی دانست. مونه  تا سال ۱۸۸۲ چنان درگیر این ایده شده بود که چهارده نقاشی مجموعه‌ای از یک صحنه‌ی واحد کشید. موضوع‌ آن تابلوها یک پاسگاه ساحلی متروک مربوط به دوره‌ی ناپلئون مشرف به کانال انگلستان در پتی اَیی بود (تابلوهای ۷۳۰ تا ۷۴۳).[*] تا وقتی به رشته‌نقاشی‌هایش از بِل‌ایل برسد، به نظر می‌رسد به درکی استوار از نفس این ایده نیز رسیده بود. چنین است که در نامه‌ای به اَلیس هُشدِه، به‌تاریخ سی‌ام اکتبر ۱۸۸۶، توضیح می‌دهد که «خیلی خوب می‌دانم که برای کشیدنِ دریا، آدم باید حقیقتاً آن را هر روز، هر ساعت، و هر بار از یک جای ثابت تماشا کند.» در سال ۱۸۸۹، در نمایشگاه مشترک مونه و رودَن در گالری ژرژ پتی، چهارده تابلو از رشته‌نقاشی‌های مونه از دره‌ی کروز نمایش داده شد. همه‌ی آن تابلوها موضوعات بسیار مشابهی داشتند و به‌صریح‌ترین شکل ممکن یک مجموعه را تشکیل می‌دادند. اگر این نقاشی‌ها در آن زمان هنوز به‌طور کامل درخور اطلاق عنوان نقاشی مجموعه‌ای دانسته نشدند، اگر نه منحصراً، عمدتاً، مشکل از نحوه‌ای است که تابلوها به نمایش گذاشته شدند؛ آن تابلوها، به‌رغم آویخته‌شدن در کنار هم، در سالنی بزرگ، کنار بسیاری آثار دیگر، قرار گرفته بودند، درحالی‌که در نمایشگاه سال ۱۸۹۱ دوران‌ـ ‌روئل، مجموعه‌ی پشته‌های گندم کنار هم در اتاقی کوچک به نمایش درآمدند، و به‌همین دلیل این امکان به وجود آمد که اثرگذاری کاملی را به‌عنوان یک مجموعه داشته باشند. از این حیث، می‌توان گفت که با نمایش مجموعه‌ی پشته‌های گندم در سال ۱۸۹۱ بود که کل ایده‌ی نقاشی مجموعه‌ای برای اولین‌بار به‌طور کامل تحقق یافت.

از لحاظ ترکیب‌بندی، پشته‌های گندم بسیار ساده‌اند. در پیش‌زمینه‌ی تابلوهای این مجموعه یک یا دو پشته‌ی گندم روی کشتزاری به تصویر کشیده شده‌اند. فراسوی کشتزار خطی غیرمنظم از درخت‌ها و خانه‌ها و انبارهای غلّه کشیده شده است، درحالی‌که جملگی در متن روشنای تپه‌های دورْ تیره و پرسایه شده‌اند. در بالا صحنه با نواری از آسمان احاطه شده است؛ به‌این ترتیب تابلوها اساساً از سه نوار افقی تشکیل شده‌اند: کشتزار که نیمه‌ی پایینی تابلوها را اشغال کرده است، تپه‌ها به‌همراه درختان و ساختمان‌هایی که در متن تپه‌ها تیره و پرسایه شده‌اند، و آسمان. هر یک از نوارهای بالایی حدوداً به‌اندازه‌ی نصف مساحت نوار پرشده با کشتزار در قسمت پایین تابلو است.

عمودی‌بودن یا قائمیتِ پشته‌های گندم انسجام نوارهای افقی را بر هم زده است، اما در شماری از این نقاشی‌ها تاج‌پشته‌ها به درون نوار بالایی وارد نمی‌شود. گذشته از همه‌ی این‌ها، در پشته‌های گندم چه‌چیزی نقاشی شده است؟

سبد خرید ۰ محصول