معرفی مقاله:
مقاله « زن۴۲ ساله/ تهرانی/کمکار/ اکسپرسیونیست و بالای شهرنشین/ (پژوهش جامعهشناسانه اعضای انجمن نقاشان ایران) » به قلم ایمان افسریان منتشر شده است. این مطلب ارائه نتایج یک پژوهش جامعهشناسانه در خصوص اعضاء انجمن نقاشان است. این تحقیق توسط یک تیم از اعضاء تحریریه حرفه:هنرمند و چند جامعهشناس انجام شده است.
با مطالعه صورتبندی نتایج این پژوهش، همزمان ساختار جامعه در این برهه زمانی، نیز برایمان روشن میشود. همراه با آن، تاریخچهای تحلیلی از اوضاع هنری جامعه نیز به دست میآید. از انتخاب نام انجمن تا میانگین سنی و جنسی آن. به طریقی جالب، ساختار جامعه در جنبههای مختلف؛ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، میزان تجددخواهی، نگاه به گذشته، نمونههایی ارائه میدهد.
مثلا به یک تفاوت جالب برمیخوریم، اکثر نقاشان گرچه انتظار دارند که درآمد خود را از طریق نقاشی تأمین کنند اما قادر به این کار نیستند. یا اینکه از نظر آنها معنای شغل و منبع درآمد یکی نیست. این تناقض را در نحوه نامگذاری انجمن نقاشان هم میتوانیم مشاهده کنیم. زمانیکه به جای استفاده از پیشوند صنفی عنوان هنرمندان را برای انجمن خود برگزیدند.
در آمار و ارقام نیز شاهد هستیم که بیش از ۹۱ درصد از نقاشان ساکن تهران هستند. این خروجی، با عنوان انجمن که نقاشان ایران را برای خود انتخاب کرده، در تناقض است. در نهایت در بخشی از نتایج پژوهش، شاهد هستیم که رشد حضور زنان در سالهای اخیر در عرصههای اجتماعی مورد بحث است. این نقش و تأثیر آن در جامعه هنری، علیالخصوص، نقاشی قابل تأمل است. انگار طبقه جدید معرفی میشود که زن حدود ۴۲ سال، کمکار، بالای شهرنشین و عمدتا اکسپرسیونیست.
بخشی از متن:
اگر بخواهیم نقاشان متجدد دهه ۵۰ و ۶۰ ایران را نه بر مبنای شاخصههای فرمال آثارشان، بلكه براساس منش و رفتار اجتماعی و حرفهای و مواضع ایدئولوژیكشان دستهبندی كنیم، شاید ـ سه گروه شاخص برسیم: در یك سری طیف نقاشان انقلاب اسلامی قرار میگیرند و در سوی دیگر نقاشان چپ منظور من از چپ وابستگان و هواداران احزاب سیاسی چون حزب توده نیست. منظور طیفی از هنرمندان نقاش است كه روشنفكری، علاقهمندی به كنشهای سیاسی و اجتماعی و اپوزسیون بودن از خصلتهای بارز رفتار هنریشان است…