نقاشی دیواری بر دیوار دیسکویی در هامبورگ

دیوارنگاره‌هایی که زندگی را روح می‌بخشند / کلوس هردیگ / الهام هاشمی

 

معرفی مقاله:

آنچه دیوارهای نقاشی شده‌ی سال‌های اخیر را فوق‌العاده جذاب می‌کند، قرار گرفتنِ اغلبِ آنها در فضای عمومی شهر و امتداد یافتن شان به اندازه‌ی بزرگی ساختمان هاست که این امر باعث شده در تجربه‌ی مستقیمِ معماری شهری حضور پُر رنگی داشته باشند. دیوارهای منقوش در گذشته ـ که معمولاً شامل دیوارنگاره، پیکره‌های برجسته‌ی آویزهای دیواری تزیینی بودند ـ تقریباً همیشه در فضای داخلی ساختمان جای می گرفتند و از این رو، در فضای شهری و خیابان ها نقش فعّالی نداشتند.

این ویژگی که دیوارها در معرض دید عموم قرار دارند، توجه معماران، نقاشان، هنرمندان گرافیست، مراجعینِ به آنها و طبیعتاً عموم را در سال‌های اخیر به خود جلب کرده است. احتمالاً این امر مشخصاً درمورد نیویورک صادق است که بسیاری از این دیوارها مانند پمپ بنزین‌هایی که سال‌ها قبل ـ وقتی تعدادشان زیاد نبود ـ مانند شبکه‌ای از نمادهای مشابه در سرتاسر شهر وجود داشتند و بدونِ آنها تشخیصِ مکان‌ها دشوار بود، عملکردی مشابه را آغاز کرده اند.

اغلب، تمام سطحِ یک دیوار ساختمان که روبروی فضایی خالی قرار گرفته ـ جایی که به هیچ دردی در گذشته نمی‌خورده و شاید برای پارک کردن ماشین یا بازی استفاده می شده ـ با نقاشی‌های آبستره‌ی اشکالی که استفاده از آن ساختمان را مشخص می‌کنند به معنای واقعی کلمه تزئین می‌شود. در هر حال، ویژگی عمومی بودنِ این اثرماندگار را می‌توان به واسطه‌ی این واقعیت به رسمیت شناخت که از پیام‌های تبلیغاتی لفظی کناره می‌گیرد و در عوض، موقعیتِ طبیعی و کنونی که در اختیار دارد را به گونه‌ای شیطنت آمیز تفسیر می کند. به همین خاطر، پنجره‌ها، شومینه‌ها، پلکان‌های اضطراری و امثال اینها می‌توانند در طراحی‌ها حضور داشته باشند که در نتیجه، نه تنها دیواری بی‌روح را زندگی می‌بخشند بلکه با اندازه‌های غول آسا و رنگ‌های غیرمعمولشان، وحدتی ذهنی و ادراکی برمی‌انگیزند که کاملاً در تقابل با ساختارِ ازهم گسیخته و آشفته‌ی شهر قرار دارد. بنابراین، چنین دیوارنگاره‌ی غول‌آسایی شاید به واسطه‌ی ظاهر معمارگونه‌ای که دارد، تا حدّ زیادی به جامعه خدمت کند. و به همین منظور است که “خطای دید” (Trompe  l’oeil)و انواع دیگر تصورات و ظواهر گول‌زننده، ایده‌های مشخصی هستند که در این زمینه به کار می‌آیند. هنرهای گرافیکی دیواری همچنین می‌توانند به مردم کمک کنند تا مسیر خود را طوری انتخاب کنند که از میان راهروها و تونل‌های بسیار سرسام آور و طولانی  ـ که به نظر می‌رسد بیشتر و بیشتر بخشی از معماری معاصر تلقی می شوند ـ عبور کنند .

با در نظر گرفتن این واقعیت که دیوارهای نقاشی شده، شکل گسترش‌یافته‌ی معماری هستند، نکته‌ی عجیب این است که آنچه تنها به عنوان تزئینی شیطنت آمیز وارد معماری شد، امروز به طور جدی دارد بر خودِ معماری تأثیر می‌گذارد بدین شکل که یکدستی و تخطی‌ناپذیری نهفته‌ی دیوار زیر سؤال رفته و معماری دارد از هنرهای گرافیکی سمبولیک و توهّم زای روی سطح ساختمان‌ها و مواد به‌کار رفته در آنها تقلید می‌کند. یا شاید بعد از همه‌ی این اتفاقات، چنین تغییری اصلاً عجیب نباشد.

شرکت کریسلر که استودیوی طراحی گرافیک خود را داشت به واسطه‌ی پروژه‌ی گرافیکی فوق العاده عظیمی که در کارخانه‌ی اکسل(Axle) خیابان اِلدونِ دترویت در دست گرفت، در زمینه‌ی ارتقاء امکانات و شرایط کاری در حوزه‌ی خود جهش قابل ملاحظه‌ای کرد. این پروژه به هزار فوت (معادل ۳۰۴۸۰ سانتیمتر) از دیوارهایی که کارخانه را دربر گرفته بودند اختصاص داشت. این دیوارها طوری طراحی شدند که همه‌ی خروجی‌های ادارات، کافه تریا، درمانگاه و لابی را به وضوح نشان می دادند. علائم نقاشی شده ارتفاع ۱۳ فوتی دیوارها را فراگرفته بودند و شامل طرح‌های رنگین کمانی می شدند که به دور پلکان‌ها می‌چرخیدند، لوله کشی‌های خارجی را دربر می‌گرفتند و تا امتداد ماشین‌های صنعتی پیش می‌رفتند. در این بین، بروشورهای چهار رنگی، پوسترها، دکمه‌ها، و تکّه دوزی‌ها توزیع می شدند تا کارگران به هنگام انجام پروژه هشیار باشند و انگیزه‌ای باشد برای حضورشان در زیباترکردن هرچه بیشترِ هویت کارخانه.

محصولات مرتبط

سبد خرید ۰ محصول