در پايتخت، خبري نيست که قابل نوشتن باشد(تهران در مطبوعات)
۷ رجب ۱۲۶۷ ق (۱۲۳۰ ش) وقايع اتفاقيه
تشکّي اهالي تهران از عدم نظافت پارهاي محلات
از اهالي دارالخلافه بعضي در نزد عاليجاه محمدخان کلانتر شاکي شدند از اينکه پارهاي جاهاي شهر را کثيف نگاه ميدارند و باعث ناخوشي در ميان خلق ميشود. لهذا، مشاراليه از ريکاها التزام گرفته و همة کوچهها و معابر را به آنها دسته به دسته تقسيم کرده که دو روز به دو روز کوچهها را پاک و تميز نمايند. چندي پيش از اين، امناي دولت علّيه در اين باب نظام خوب گذاشته بودند؛ چون که کل اطباي روي زمين فهميدهاند که باعث ناخوشي در هرجا کثافت کوچهها و عفونت هواي آنجاست؛ و اين قرار ديوان به جهت خلق نفع زياد دارد و کلانتر در اين باب منتهاي سعي و کوشش را دارد که آنچه ممکنش باشد، شهر را پاک و پاکيزه نگاه بدارد که خدا نخواسته مردم ناخوش نشوند.
۲۲ جمادي الثاني ۱۲۶۷ ق (۱۲۳۰ ش) وقايع اتفاقيه
ماجراي علي مدد قصاب
علي مدد نام بختياري، قصاب ساکن دولاب، هفتاد تومان پول همراه خود برداشته، روانة لواسان شده که گوسفند بخرد. به رودخانة جاجرود که رسيده بود، خواسته بود از آب عبور نمايد. آب رودخانه زياد بوده و او را پيچانده و برده بود. همراهانش هرچه بر او جويا شدند، چيزي معلومشان نشده مأيوس برگشته و در دولاب خبر به عيال او دادند و عيالش مشغول به تعزيهداري و مجلس فاتحه خواني او شدند. و او را آب به قدر يک ميدان بيشتر برده بود تا در ميان رودخانه به سنگي رسيده، خود را بالاي آن سنگ گرفته، يک شبانه روز در بالاي همان سنگ مانده بود. تا اينکه قدري به حال آمده و طغيان آب هم کم شده، خود را به ميان آب انداخته و به شناگري خود را بيرون انداخته و پولش هم به تمامه همراهش بوده و چيزي در آب نيفتاده بود. بعد از آنکه عزاداري فوت او را داشته بودند، صحيح و سالم به خانة خود آمد.
پیشنهاد مطالعه: مقالهی «ماندن یا رفتن» به قلم هدا اربابی