پیتر دویگ صدسال پیش-۲۰۰۰ peter doig 100years ago-2000

پیتر دویگ؛ درآمد / مریم اطهاری

 

معرفی مقاله:

پرداختن به دویگ از نظر اطهاری در این مقاله مستلزم  اندکی ظرافت است. به اعتقاد او جدا از این واقعیت که دویگ هنرمندی است با تعلقات جغرافیایی (و شاید به تناسب آن، فرهنگی)ِ گوناگون، حوزه هنری‌ای که او در آن به عنوان یک “نقاش” پا به عرصه می‌گذارد، دنیای هنر دهه‌ی نود انگلستان و به واقع لندن است با مختصات بسیار پیچیده‌اش. از یک سو هنرمندان جاافتاده‌ی نسل پیشین (بیکن، هاکنی، هوارد هاجکین) و جایگاه خاصشان در این حوزه مطرح است، و از سوی دیگر شبکه‌ی شگفت‌انگیز حامیان و خریداران و وابستگی‌های سیاسی آن‌ها، نهاد‌های آموزشی، گالری‌ها و موزه‌ها، انتشارات، مطبوعات و رسانه‌های دیگر، که همگی همپوشانی چشمگیری دارند. اما پیتر دویگ کجای این قیل و قال ایستاده است؟ اطهاری بر این باور است که او انگار ارتباط خاصی به این جریان ندارد. در حوزه هنری‌ای شروع به کار جدی نقاشی می‌کند که نقاشی مرکزیت فرهنگیش را در آن از دست داده است اما هنوز حاشیه مهمی تلقی می‌شود. او نقاشی است که از روی عکس، به شیوه بازنمایانه کار می‌کند. از نقاش بودنش در آن فضا شرمنده نبوده است و هیچ‌گاه  پی عذر و بهانه‌های «معنایی» برای توجیه «چرایی نقاشی» نبوده و نیست. اطهاری در ادامه با شرح ویژگی‌های بیشتر نقاشی دویگ از جایگاه مهم او در نقاشی جهان نیز بیشتر سخن خواهد گفت.

.

بخشی از مقاله:

ظاهراً آدم خوش برخورد و رک و راستی هم هست، عجیب و مرموز یا به قول خودش آدم “سختی” نیست. که این، آن جورکه می‌گوید، برای گالری دارها و مجموعه داران و کوراتورها، چندان جذابش نکرده است.

 پس چرا اصلاً دویگ ؟

چه شد که او هنرمندی محلی نماند و اکنون نه فقط یک شماره این مجله را، بلکه سالن های موزه ها و گالری ها را در اروپا و آسیا و آمریکا ،در اواخر چهل سالگی اش به نمایشگاه های بزرگ «مرور بر آثارش» اختصاص می‌دهد؟

بدون شک  کنش های عجیب بازار ، سیاست های متغیرگالری دارها و مجموعه‌داران (در رأس‌شان و به عنوان یک جریان‌ساز: ساچی) از دلایل مهم این امر است:

تغییر نظر ساچی  به  “روی دور آوردن”  نقاشی (به عبارتی خودمانی‌تر: مد کردن نقاشی!) و برگزاری سری نمایشگاه های “پیروزی نقاشی” در ۲۰۰۵ سهم به سزایی در شهرت عام یافتن هنرمندانی نظیر دویگ داشته است. نمایشگاهی که انتخاب خود عنوانش انتقادها و باز خورد های زیادی را به‌همراه داشت. در این نمایشگاه کارهای شش هنرمند عرضه شد که به عنوان یک نمایشگاه گروهی، به نظرخیلی ها، کارها و نقاش های انتخاب شده ربط چندانی به هم نداشتند. دویگ که در نمایشگاه‌های اولیه اش با بی اعتنایی ساچی مواجه شده بود، این بار یکی از این شش نفر بود.

از سوی دیگر اوایل سال ۲۰۰۷ یکی از کارهای دویگ، “قایق سفید”، مبلغ ۵.۷ میلیون پوند در “سوتِبی” به فروش رفت. رکوردی استثنایی برای هنرمند اروپایی ای در قید حیات. واضح است که از این مبلغ هنگفت به دویگ چیزی نرسید، مالک کار چارلز ساچی بود. اما به قول تیم آدمز، نویسنده گاردین، “او در این لحظه عجیب و غریب، از یک برنده در معرض انتقاد، به یک رسوای تجاری بدل شد. و شاهدی جدید بر جنون زدگی دنیای هنری گشت”. صف بازدید کننده هایی که پس از این رکورد جنجالی فقط به امید دیدار از این کار “گران قیمت” مقابل نمایشگاه دویگ انتظار می‌کشیدند، خود گویای بسیاری چیزهاست! دویگ در مصاحبه ای می‌گوید این پیش آمد در او حس “دل به‌ هم خوردگی” ایجاد کرده است. همچنین، اوایل۲۰۰۷ بود که کتابی مفصل از کارهای اوبه همراه چند مصاحبه و نقد و… توسط  انتشارات “فایدن”منتشر  شد.

در ۲۰۰۸ (۵ فوریه تا ۱۱ مارچ) “تیت بریتین” نمایشگاه مروری بر آثار وی را برگزارنمود. نیز، یک ماه پیش از این نمایشگاه، تیت  کتابی (در واقع کاتالوگی مبسوط برای نمایشگاه) از مجموعه کارهای او منتشرکرد.

سبد خرید ۰ محصول