بخشی از مقاله:
روزگاری با اینترنت «دایل آپ» کُند در ایران، با هزینهای که اغلب بر اساس مقدار کیلوبایت مصرفی محاسبه میشد، بسیاری از کاربران ناچار بودند برای صرفهجویی در وقت و هزینه، بخش مربوط به نمایش تصاویر را در مرورگر خود ببندند.
این جملات، ترسیمکنندهی وضعیت ده تا پنج سال اخیر است. دورانی که دوربینهای دیجیتال به گستردگی امروز وجود نداشت تا هر کس بخواهد، بتواند به سادگی عکسهای دلخواهش را برای دوست یا رفیقی در هر جای دنیا بفرستد.
در آن زمان وبسایتهایی به وجود آمدند که با بهرهبرداری از جذابیتهای عکس، مخاطبان بسیاری برای خود دست و پا کردند. از جملهی این وبسایتها، ایرانیان دات کام بود. جهانشاه جاوید، مدیر این وبسایت که در خارج از ایران سایتش را به روز میکرد، با انتشار عکسهای اجتماعی و روایتهای تصویری، توانست جاذبهی قابل توجهی در آن ایجاد کند. این عکسها در درجهی اول برای مخاطبان ایرانی خارج از کشور جذابیت داشت. وی با پرداختن به انتشار تصاویر نوستالژیک و خاطرهانگیز از دههی پنجاه خورشیدی، دامنهی مخاطبانش را به داخل ایران نیز کشاند. او پی برده بود مخاطب ایرانی در هر گوشهی دنیا برای دیدن عکسهای جوانی علی پروین یا آگهی قدیمی آدامس خروسنشان بر روی صفحات وبسایتش کلیک خواهد کرد.
سال ۷۹، سایت فرهنگی پندار در تهران، آغاز به فعالیت کرد که بخش زیادی از فضای خود را به ارائهی عکسهای مربوط به هنرمندان و البته بعدترها، عکسهای اجتماعی و شهری اختصاص داد. در آستانهی ورود به دههی هشتاد، محمد تهرانیـ عکاسـ سایت کارگاه را در فضایی صنفیتر راهاندازی کرد. این وبسایت فضایی را برای هنرمندان ایرانی در رشتههای مجسمه، گرافیک، نقاشی و عکس فراهم کرد تا بتوانند کارهای خود را در آن به نمایش بگذارند.کارگاه، به مثابه نمایشگاه آنلاینی بود که با توجه به وسواس بیحد محمد تهرانی، بدل به وبسایتی معتبر و مرجع برای آثار هنری معاصر ایران شد. روز ۵ بهمن ماه ۱۳۸۲ بود که سایت کارگاه بخش فارسی خود را راهاندازی کرد و به انعکاس اخبار تجسمی در کنار به روز رسانی گالریهای بخش انگلیسی اقدام کرد. سایت کارگاه در ادامه در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۸۵ در پی یادداشتی از تهرانی تعطیل شد. مدیر وبسایت در این یادداشت نوشت: «در حال حاضر همهی امور اجرایی سایت را شخصاً انجام میدهم. نتیجه آن که زمان کم میآورم و دیگر امور مهم تحتالشعاع وقتی که برای سایت میگذارم، قرار میگیرند. به عنوان مثال مدتهاست نتوانستهام آنگونه که باید به رشتهای از رشتههای تجسمی که در آن فعالیت میکنم بپردازم. با در نظر گرفتن جوانب مختلف و انجام پارهای مشورتها به این نتیجه رسیدم که لازم است برای چند ماه به روزرسانی سایت متوقف شود.» توقفی که اگر از فعالیت کوتاه مدت این وب سایت در آبان ۸۶ صرف نظر کنیم تا به این لحظه ادامه داشته است. در نبود کارگاه، به نوعی باری که بر دوش بخش عکاسی آن بود، بر دوش سایت فانوس، متعلق به شادی قدیریان، عکاس، قرار گرفت. سایتی که با تمرکز بر شاخههای مختلف عکاسی سعی داشت به نمایش و عرضهی کار عکاسان ایرانی بپردازد. وجه تمایز این وبسایت نسبت به وبسایتهای مشابه برگزاری جشنوارههای نمایش عکس و اسلاید شو بود. فعالیتی که در نهایت رو به تعطیلی گذاشت.
علیرضا نیکنژاد، ۸ ماه پس از آن که کافه عکس را در سال ۸۱ افتتاح کرد، به فکر راه اندازی یک وبسایت شخصی برای خود افتاد. نیکنژاد میگوید : «وقتی بخشهای سایت را بر روی کاغذ یادداشت کردم، فراتر از یک وبسایت شخصی شد و از آنجا جرقهی راهاندازی سایت عکاسی زده شد. البته آنچه امروز شاهدش هستیم، با ایدهی اولیه بسیار متفاوت است.»