معرفی مقاله:
طرح مباحث مربوط به طراحی گرافیک اجتماعی یا به عبارتی رابطهی میان طراحی گرافیک و اخلاق و مسئولیتهای اجتماعی سالهاست در جوامع دیگر ــ نه صرفاً در جوامع غربی، بلکه حتی در پارهای از کشورهای آفریقایی و آسیایی ــ آغاز شده است. گسترش دامنهی این بحث حاصل توجه به نوعی از طراحی گرافیک با آگاهی از مسئولیت اجتماعی طراح و حساسیت او نسبت به مسائل و نابرابریها است. بهطورکلی «دیزاین اجتماعی» به نوع یا فرایندی از دیزاین گفته میشود که با جامعه و سازمانهای اجتماعی مربوط به آن سروکار دارد: دیزاین یا فرایندی از دیزاین که برای افزایش یا بهبود احساس نیکبختی و رضایتخاطر انسانها میکوشد. این اصطلاح در حوزهی ادبیات مربوط به رشتهی طراحی گرافیک با نامهای دیگری همچون «دیزاین برای اثرگذاری در جامعه»، «دیزاین انسانمحور»، «طراحی گرافیک جامعهمحور» یا «دیزاین برای تغییر جامعه» شناخته میشود.
دیزاین اجتماعی شیوهای نو از تفکر دیزاین است که در آن بیش از آنکه به اصول زیباییشناسی، فرم، ترکیببندی، کاربردپذیری، اقتصاد، بازار، تکنیک و تکنولوژی پرداخته شود، جایگاه محوری انسان و حقوق و کرامت انسانی مورد توجه قرار میگیرد. بر این اساس و با توجه به اینکه مهارتهای دیزاین به موقعیت یا رسانهی خاصی محدود نمیشوند، بنابراین درک حقوق و کرامت انسانی بر مبنای شناخت و توجه طراح به مطالعات زیستشناسی، مردمشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی و فرهنگی استوار است. تولید محصولات دیزاین بر مبنای چنین دیدگاهی، طراحان را ملزم میکند تا در آثارشان به ماهیت حقوق انسانی (حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) بیاندیشند و خود را ملزم به رعایت آنها کنند. اثرات و دلالتهای این ایده که دیزاین ریشه در کرامت و حقوق انسانی دارد سزاوار بررسیهای گسترده است و از این رو است که پاسخ به این پرسش که محصولات تولیدشده از جانب طراحان چه نقشی در تقویت یا تضعیف کرامت انسانی دارند نیازمند بینشی فراگیر و تحلیلی است.
از آنجا که دیزاین انسانها را در دستیافتن به نیازها و خواستههایشان کمک میکند، مقدمات نحوهی تبادل اطلاعات و ایدههای ایجاد زندگی مدنی و سیاسی را نیز فراهم میآورد. علاوه بر این، چنانچه نقش دیزاین را به عنوان پدیدهای تأثیرگذار در زندگی فرهنگی بپذیریم، نمیتوان تأثیر آن بر شیوهی زندگی و ساختار ارتباطها را نادیده گرفت. بهواقع، دیزاین تعیینکنندهی چارچوبی است که فرهنگ جامعه از طریق آن تولید یا بازتولید میشود: چارچوبی که تمامی سیستمهای ارتباطی و اطلاعاتی، سیستمهای آمد و شد و اصول دیداری سازمانهای دولتی و خصوصی را در بر میگیرد. این بیانگر آن است که دیزاین از طریق تعیین کیفیت محصولات، نحوهی ارتباطات و تعاملات و حتی تعیین کیفیت محیط زندگی، ارزشهای فرهنگی و ملی هر کشور یا منطقه را مشخص میکند. بنابراین رعایت حقوق فرهنگی و اجتماعی، در کنار توجه به حقوق مدنی، سیاسی و اقتصادی، جزو مهمترین اهداف دیزاین و بیانگر لزوم توجه به «دیزاین اجتماعی» به عنوان پاسدار شأن انسانی و حقوق بشری است. متأسفانه اغلب اوقات اصطلاح «دیزاین اجتماعی» به غلط تداعیکنندهی «دیزاین کاربرمحور» است. گرچه کاربردیبودن محصولات دیزاین نقشی مهم در دیزاین اجتماعی دارد، اما اصول دیزاین اجتماعی یا دیزاین انسانمحور بسیار گستردهتر است و به محتوای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی اثر نیز میپردازد. بنا به گفتهی کدیر اَسمَل زمان آن رسیده تا با «گذر از تأکید دیزاین بر “فرم و کارکرد” به “فرم و محتوا” توجه کنیم» و این همان نقطهی عزیمت تفکر دیزاین نو است: جایگزینی «محتوا» به جای «کارکرد». البته این سخن به معنای نفی کارکرد نیست، بلکه دریافت این نکته است که طراحان باید با دراختیارگرفتن محتوای آنچه تولید میکنند بر تأثیر خیر و شر آثارشان بر جهان آگاه باشند.