عرصه گرافیک امروز ایران وضعیتی بیتناسب دارد. یا بیش از اندازه از موضوع سفارش و مخاطب معین فاصله میگیرد و به دنبال ابداع فرمهای نو میرود و یا بیش از حد و تا مرز کیچ، تنها به ارائه غیر خلاق موضوع میپردازد. آن نوع گرافیکی که در عین ایجاد و به کار گیری فرمها و آثاری نو و خلاق، موضوع و مخاطب محور باشد (یعنی تجلی مفهوم دیزاین) یا تولید نمیشود و یا کمترین حجم تولیدات را به خود اختصاص میدهد. گونههای موجود گرافیک هر کدام در موقعیتهایی با هم کشمکش دارند و گفتمانها و پایگاهها و کلیدواژههای خود را ساختهاند. چه بسا که برای توجیه خود و به حاشیه راندن دیگری دست به دامان تحریفها و باژگونه نماییهایی هم شده و میشوند. آنچه در این میان مغفول و مظلوم میافتد مخاطب یا گیرنده پیام گرافیکی است. درگفتمانهای رایج گرافیک معاصر ایران پرداختن به موضوعات با مخاطب میلیونی، کاری سطحی، غیر خلاقانه و ممرِ درآمدِ صرف تلقی میشود ؛ در عوض طراحان نخبه جوان ما آثارشان را به گونهای طراحی میکنندکه گویی تنها چشمی به همکاران خود و دلی در گرو جوایزجشنوارهها دارند. پنداری آنچه موضوعیت ندارد حل مسئله است و ارتباط با مخاطب.
گفتمانهایی چون گرافیک فرهنگی، گرافیک هنری، گرافیک تجاری و بازاری، برساختههای طبیعی انگاشته فضای امروز گرافیک ماست که به باژگونگی و تحریف ماهیت گرافیک دیزاین انجامیده. به نظر میرسد آنچه در پس چنین حکم ها جلوه ای درست و طبیعی یافته نیاز به تحلیل دارد. امید که با محک تجربه و تحلیل انتقادی بسیاری مسائل پنهان، آشکار شوند.
حرفه: هنرمند تاکنون مباحثی را پیرامون آموزش در حوزه گرافیک و کاستیهای آن مطرح کرده است؛که بسا محل علاقه بسیاری ودغدغه و مسئله دیگرانی باشد که طی این سالها در تلاش بودند تا گرافیک را از دریچه دیزاین بنگرند.
گذشت نیم قرن از آغاز شکل گیری گرافیک در ایران، نگاهی نقاد به کاستیها و نابسامانیهای امروز آن را اقتضا میکند. از این رو موضوع این شماره ویژه نامه حرفه: هنرمند را به “گرافیک معاصر ایران” اختصاص دادیم. اگر چه تعداد جوایزی که در سطح بین المللی نصیب گرافیک ایران شده کم نیست اما شمار مقالات تأمل برانگیز نویسندگان خارجی در این زمینه انگشتشمار است؛ به همین خاطر در این شماره عمدتاً به انعکاس دیدگاهها و نوشتههای نویسندگان و منتقدین داخلی پرداختیم.
کوشیدیم تا همه جنبههای گرافیک معاصر ایران پژوهیده گردد؛ اما موضوعاتی چون گرافیک هنری، گرافیک تجاری و همچنین چالشهایی که جشنوارهها و پدیده «جشنواره پسندی» به ویژه در عرصه گرافیک و طراحی پوستر در این مرز و بوم بر انگیخته، موجب شد که این مسائل و مضامین، ناخواسته بخش اعظم مقالات شماره حاضر را در بر گیرد. این حسن تصادف، نشان از اهمیت و ضرورت پرداختن به این موضوعات و تبعات آن بر حرفه گرافیک ایران دارد.
جهت مطالعهی مقالاتِ این فصل، به بخش «مقالات مرتبط در فصلنامه»، در انتهای این صفحه مراجعه کنید.