طرح جلد نشریات هنر تجمسی ایران

حرفه: هنرمند چیست؟ و به چه درد می‌خورد؟ / شمیم مستقیمی

بخشی از مقاله:

تارکوفسکی در فیلم ایثار دیالوگی دارد که مضمونش این است: اگر انسان مؤمنی، زمین شوره‌زاری را هر روز در ساعتی معین آبیاری کند، روزی درختی سبز خواهد شد. شاید روزی ایده‌ها و سلیقه‌ی مجله همه‌گیر شود. مثل یک فکر یا یک ایده که معمولاً معلوم نیست از کجا درآمده، ولی شاید بشود نشان داد که کجا آبیاری شده. حرفه، آبیاری یک سلیقه است. آبیاری مجموعه‌ای از ایده‌ها که در یک چیز مشترک‌اند: مهجور بودن.

بخش‌های مختلف مجله هم خیلی دل‌شان می‌خواهد یکی شوند. به هم نزدیک شوند. یک ساز بزنند. گاهی نزدیک هم می‌شوند… گاهی هم دور می‌مانند. حرفه مجموعه‌ای است از ناسازگاری‌ها که در موجودیت یک مجله گاهی به سامان می‌رسد. و به مدد اخلاق هم‌زیستی مسالمت‌آمیز که میان آدم‌هایش وجود دارد روی پا ایستاده. تنها یک موجودیت در خود فرورفته و اندیشگون است که می‌تواند ناسازگاری‌های درونی‌اش را به مثابه‌ی یک سامان تجربه کند. موجودیتی در خود فرورفته و اندیشگون با البته مقداری اعتماد به نفس. که در حرفه ظاهراً کم نیست!

در مجله‌ای که این روزها منتشر می‌شود، دو بخش حرفه: عکاس و حرفه: نویسنده اگرچه با نظرگاه‌های مختلف اما به جذابیت مطالب، خوانایی و امکان برقراری رابطه با خوانندگان از طریق در هم آمیختن عقل و احساس و شیوه‌های تازه‌تر بیان اهمیت می‌دهند. دو بخش دیگر یعنی حرفه: نقاش و حرفه: هنرمند (که مطالب کاملاً تئوریک در خود دارد) چندان اهمیتی به این قبیل موضوعات نمی‌دهند. و در واقع راه خودشان را می‌روند. بخش مقالات نظری مجله بیشتر متکی به ترجمه است. ترجمه‌ها در قاب فضای کنونی ترجمه، قابل خواندن هستند و نسبت به سال‌های اول نظم و سلاست بیشتری دارند. حرفه: نقاش هم بیشتر شبیه ارگان یک حزب است. حزبی که دغدغه‌اش نه سیاست بلکه هنر و به‌خصوص نقاشی است. حرفه نقاش بسیار سختگیر است در انتخاب آدم‌هایی که معرفی می‌کند یا به هر نحو با آن‌ها کار می‌کند.

پیشنهاد مطالعه: مقاله‌ی «سانسور در آثار هنری؛ دست‌خوردگی» به قلم شمیم مستقیمی

سبد خرید ۰ محصول