معرفی مقاله:
سیا ارمجانی تجربهی هنری خود را با مجسمهسازی آغاز کرد. اما بر تکیه بر علوم اجتماعی، معماری، فلسفه و ادبیات آمریکایی به «هنر عمومی» روی آورد. سازههای پستمینیمال ارمجانی در مرز مجسمه و معماری میایستد. قالبی چندرگه را برای بیان آرمانهای بلند اجتماعی و ارزشهای انسانگرایانه فرهنگیاش فراهم کردند. پلی بودند بین گرایشهای ناب گرایانهتر هنر پیرامونی و الزامات کارکردی هنر همگانی.
سیا ارمجانی مجذوب چیزی شد که کمتر شهروندی، چه رسد به ناظری خارجی، آن را درک کرده است. جمهوریخواهی رادیکال اما کمحرف نهفته در لایههای زیرین فرهنگ و ساختار اجتماعی آمریکا. آنچه که او را در مقام هسته اصلی فرآورندهی هنرش نشاند. شکلی از ستایش بومگرایی در فرهنگ آمریکا بود که گاه شانه به فردگرایی میسایید. هم زمان همگام میشد با گونهای از بدبینی شدید نسبت به سلسله مراتبها. یکی از جنبههای کنجکاوی برانگیز زیباییشناسی در برگیرندهی ارمجانی، کوشش او برای تلفیق دست کم دو سنت هنری و فرهنگی متضاد است.
از یک سو، او زبان هایپرمدرنیست هنرمندای کنستروکتیویست را به کار میبرد. بدون اینکه به آیندهگرایی اکسپرسیونیستیشان اعتنا کند. سیا اَرمجانی از جمله انگشتشمار هنرمندهاییست که درگیر توهم جنونآمیز «نوسازی سنت» یا «بومیسازی مدرنیته» و مانند آنها نشد. او سنت مدرن را دریافت. و فهمید که حتی اگر این فرآوردة مردم یک فرهنگ دیگر باشد، به همه مربوط است. تالش برای آموختن این ارزشها و سپس بدلشدن به یک نیروی پیشبرندهی آنها، دستاورد کمنظیر او بود و سرمشقی جاهطلبانه برای نسل نو.
سیا ارمجانی در جرگة انگشتشمار هنرمندهایی با آگاهی یا درونمایة سیاسیست که از منطق دوگانة چپ و راست پرهیز کرد و برایش عصر پیشادمکرات/جمهوریخواه، گیراتر و آموختنیتر بود. بدنة کاری سیا ارمجانی، سندیست از نگاه یک ناظر بیرونی به چگونگی زیست دمکراتیک و نمایشگر یک گزینة ممکن برای شکلدادن به گفتوگویی زیباشناختی با آن.
.
مطالعهی بیشتر: مانیفست مجسمه عمومی در بستر دموکراسی آمریکایی
.
بخشی از مقاله:
نام به ظاهر غریب اَرمجانی، از روستایی در گیلان نزدیک سیاهکل گرفته شده است. جایی که هنرمند اصرار دارد به سبب مبارزههای چریکیِ کوچک جنگلی، آن را به مثابه بخشی از تبار حرفهای اش معرفی کند. تا اینسان تصویر ما از او به مثابه یک رادیکال مادرزاد کامل شود. حتی اگر در تهران بهدنیا آمده و بیشتر عمرش را جایی در میانه امریکا گذرانده باشد. سیا ارمجانی از جمله انگشتشمار هنرمندهای در تبعید یا مهاجریست که برای خود تباری در فرهنگ و تاریخ اجتماعی کشور میزباناش پیدا کرد. …