بالتوس نقاش و مدلش balthus the painter and his model-1981

ترزهای بالتوس / سابین ریوالد / احسان نوروزی

در مقاله‌ی حاضر سابین ریوالد به کودکان در نقاشی‌های بالتوس پرداخته است. به زعم او جست‌وجو برای کودکان سرخوش در آثار بالتوس عبث است. بچه‌های تابلوهای بالتوس اگر هم بیدار باشند هرگز نمی‌خندند. آن‌ها غیرقابل‌دسترس، پس‌نشسته و درخودفرورفته‌اند. اغلب اوقات اندیشناک‌اند و غوطه‌ور در رؤیا. گاهی این رؤیاها باعث دل‌کندگی‌ای خمارگونه می‌شوند؛ و گاهی‌اوقات هم یادآور وضعیت‌های بدنی نامتعارفی هستند که حاکی از ابهام‌ها و گنگی‌های دوران بلوغ‌اند.

پیشنهاد تماشا: مستند بالتوس: آن سوی آینه

بهترین تصویر این نقاش از دوران بلوغ مجموعه‌ای است که از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ کشیده شده و ترز بلانشار نوجوان هم مدلش بوده است. ترز و برادرش هوبر همسایه‌های بالتوس در پاریس بودند. اولین ظهور این دو کودک در آثار بالتوس به اثری در سال ۱۹۳۵ برمی‌گردد، اسکیس رنگ‌روغن بی‌تاریخی با عنوان ترز و هوبر که در آن، ترز یازده ساله به نظر می‌رسد و هوبر نه ساله. در سال‌های متمادی تحقیقاتم درمورد این نقاش، ردّ بسیاری از مدل‌هایش را گرفتم ولی متأسفانه پی «کودکان» بلانشار نرفتم، که اگر زنده باشند بالای هفتاد سال دارند. ترز و هوبر برای دو نقاشی دیگر هم مدل ایستادند، که مشهورترینشان بچه‌های۱۹۳۷ است که شرحش در پایین خواهد آمد.

بخشی از مقاله:

دو سال بعدتر، در تابلوی ترز سال ۱۹۳۸ که متعلق به موزه‌ی متروپولیتن است، حالت خشک و بی‌روح دخترک نشان از بی‌حوصلگی از بی‌حرکت نشستن طولانی‌مدت دارد. ترکیب‌بندی‌اش یادآور پرتره‌ی کوربه از خواهر کوچکش است، تابلوی ژولیت کوربه سال ۱۸۴۴، که البته ظاهر خشک و رسمی‌اش در ترز بلانشار قرن بیستمی تبدیل به لاقیدی و شجاعت شده است. زیبایی لاقید اطوار ترز جوانْ او را سرشار از امنیت و اعتمادبه‌نفس می‌کند که خاص افرادی بسیار بزرگ‌تر از اوست. به همین ترتیب، پوشش او هم ـ  ژاکت ‌آجری‌رنگ دست‌دوز و دامن تیره‌ی خاکستری مایل به قهوه‌ای ـ  وقار و فرهیختگی نادیده‌انگاشته‌ای را به او می‌بخشد که معمولاً در بزرگسالان یافت می‌شود. جوان است ولی فهمیده، در دسترس اما سرسخت.

ترز بلانش برای تابلوی دختری با گربه (۱۹۳۷) و نسخه‌ی بعدی استادانه‌ی همین حالت، یعنی تابلوی ترز در حال رؤیا (۱۹۳۸)هم مدل ایستاد. ترز در دختری با گربه، که جوراب‌ساق‌بلندش افتاده و آستین‌هایش بالا داده شده، به حالتی است که انگار از سر بازی صدایش زده‌اند تا بیاید و ژست بگیرد. صورت رنگ‌پریده و جامه‌های فیروزه‌ای، سفید وسرخ‌اش در برابر پس‌زمینه‌ی زمخت استودیوی نقاش برجسته شده‌اند، در حالی که گربه‌ی چاق به طرزی نامحسوس وارد قاب شده است. بالتوسْ نمایش‌گری کاملاً معصومانه‌ی دختر را سرشار از اشارتگری کرده است. حال‌وهوای اروتیک فضا از طریق نظم خشک و محکم ترکیب‌بندی تشدید شده است.

در ترز در حال رؤیا، ترز جوان غرق در خیالبافی دست‌هایش را بالای سرش گره کرده است، حالتی سحرشده بر صورتش حکمفرماست، و پا‌هایش تبدیل می‌شوند به تجسم جنسیت بالغ خفته. بالتوس از طریق گربه‌ی خاکستری‌ای که مشغول نوشیدن شیر از نعلبکی است استعاره‌ی جنسی دیگری را به کار می‌افزاید. این تصویر  بیانگر توصیف مسحورکننده‌ای از آن برهه‌ای از زندگی است که مدام میان رخوت و شور، میان معصومیت و فانتزی‌های جنسی، میان واقعیت و رؤیا در حال نوسان است.

در سال ۱۹۳۹، ترز برای تابلویی مدل ایستاد که به نظر می‌رسید واپسین دو پرتره‌اش باشد. اواخر همان سال، بالتوس برای خدمت سربازی فراخوانده شد و پاریس را ترک کرد و فقط بعد از جنگ بود که دوباره به آن‌جا بازگشت. ترز که از دو نیم رخ مختلف ترسیم شده لباسی با یقه‌های سفید آویزان به تن دارد، و هنوز هیچ نشده کمتر بچه و بیشتر موقر و محزون است.

بالتوس در مجموعه‌ی ترز بلانشار، با میلی آشکارا اروتیکْ قریحه را با روان و ذهن مدل جوانش می‌آمیزد. از یک سو، آن‌قدری وقار و اهمیت به او می‌بخشد که پنداری هم‌سن‌وسال کسانی است که او را می‌بینند. و از سوی دیگر، لایه‌ای برانگیزاننده و دسترس‌ناپذیر به معصومیت‌اش می‌افزاید. این همزیستی همدلی و میل به دخترک نوبالغ نه تنها تنشی پنهان بلکه گونه‌ای ناآرامی‌ و تنش به اثر می‌بخشد که بسیاری از بینندگان، به ویژه بازدیدکنندگان زن، اعتراف به تجربه‌اش در مواجهه با این تابلوها کرده‌اند. به نظر می‌رسد احساس ناآرامی و عذاب در داخل این فضاهای بسته کمین کرده است؛ نوعی تنش میان «امر معمول و امر مخل، بین معصومیت و بی‌حیایی خودنمایانه، بین ظاهر خصوصی و عمومی.»

سبد خرید ۰ محصول