معرفی مقاله:
بنا بر تبارشناسی دیرینهی کلمات، واژه image (تصویر) به imitari (شبیهسازی) بر میگردد. از این رو در بحث ما، یعنی نشانه شناسی تصویر، معضلی جلوه میکند: آیا یک تصویر، یک نظام شبیه سازی و در واقع یک کپی از واقعیت که به دست ما ساخته شده، میتواند گویای نظامی حقیقی از نشانه ها و نه صرفا زنجیره ی سادهای از نمادها را به وجود آورد؟ تصویر معمولا اولین مواجهه ما با محیط خارجی از طریق حس بینایی و اولین دلالت ما بر معنای پیوستار عناصری است که در ذهن ما به نمادهایی زنجیره ای برای کشف واقعیات دنیای بیرون از ما و گاها رساندن پیامهای متعدد از این طریق به مغز است. اما آیا تصویر به تنهایی قادر به آشکاری حقیقت نهفته در آن هست؟ آیا میتوان یک “رمز” را به شکل قیاسی(در برابر نمونه های رقمی) در نظر بگیریم؟ میدانیم که زبان شناسان از قیاس منزلت زبان – “زبان” زنبور عسل تا “زبان” ایما و اشاره – با انواع دیگر شکلهای ارتباطی پرهیز میکنند، به ویژه در زمانی که این ارتباطات پیوند مفصلی دارند و نه همچون گویش و واکه های زبان بر مبنای یک نظام تلفیقی از واحد های رقمی بنا شده اند. از نظر برخی تصویر در قیاس با زبان، نظامی بی اندازه ابتدایی است و افکار عمومی از هر تصویر به مثابه عرصه مقاومت معنایی، برداشت مبهمی یا گوناگونی دارد و زبان بخش مهمی از این ابهام را میشکند و بیننده را هدایت میکند، و چه دیگرانی که معتقدند دلالت نمیتواند در بر گیرنده ی غنای قابل وصف تصویر باشد، از هر دو جانب بنیهی معنایی تصویر تضعیف میگردد. آیا اغلب معنا و نشانه از طریق کلمات قابل فهم تر و دشواری و سر در گمی در پذیرش آنها کاهش پیدا میکند؟ یا سکوت همراه تصویر به تنهایی تکمیل کننده ی معنا ی آن در ذهن ماست؟ ایا پیام های یک تصویر آشکارا و از طریق دیدن کاملا مشخص میشوند؟ یا مفاهیم عمیق تر از آنچه فکر میکنیم در نا خودآگاه ما پیوستگی میابند تا سر انجام از یک فرایند تبدیل کل به جزء برسند و اصل معنایی خود را در ذهن هویدا کنند؟ اما اصلا معنا چگونه به تصویر راه پیدا میکند؟ در کجا به پایان میرسد؟ اگر به پایان میرسد در فراسوی آن چیست؟ رولان بارت با پیش کشیدن پرسش هایی از این دست میل دارد تصویر و پیام های نهفته و آشکار متحمل آن را به تحلیل بگذارد.
.
بخشی از مقاله:
بنابر تبارشناسی دیرینهی کلمات، ریشهی واژهی image [تصویر] به imitari [شبیهسازی] برمیگردد. بدین ترتیب، خیلی زود خود را در کانون مهمترین معضلی مییابیم که در بحث نشانهشناسی تصاویر جلوه میکند: آیا بازنمایی قیاسی (نسخهبرداری) میتواند نظامی حقیقی از نشانهها و نه صرفاً پیوستار سادهای از نمادها را پدید آورد؟…