در روز ۱۸ مارس، کمون پاریس تشکیل میشود: نخستین حکومت مردمی جهان، نخستین و شاید واپسین بار که کارگران زمام شهر را به دست میگیرند. دولت دفاع ملی از پاریس خارج میشود و از آن پس در ورسای استقرار مییابد و پا به پای پروسیها با کمون میجنگد. صالح نجفی و فرید دبیرمقدم در این مقاله به تجربهی هنرمندان در کمون پاریس پرداختهاند. آنها در ابتدا با مقدمهای از چگونگی شکلگیری کمون فرانسه آغاز و در ادامه به برخی از ویژگیهای مهم و مانیفستشان اشاره میکنند. کمون فرانسه از آن دسته اتفاقات منحصر به فرد تاریخ است که هنرمندان در آن نقش بسزایی داشتهاند. همچون گوستاو کوربه که خود از رهبران این جنبش شناخته میشود. این جنبش در تلاش برای همگانیسازی هنر و دولت برای عموم مردم بود. اما در این مقاله خواهیم دید که چگونه این تلاش گاه موفقیتهایی به بار آورد که میتوان نتیجهاش را در فرانسهی امروزی دید و گاه به انجرافات بسیار کشیده شد.
بخشی از مقاله:
یکی از جذابترین تجربههای کمون پاریس تشکیل اتحادیهای به نام «فدراسیون هنرمندان» بود: در ۱۳ آوریل ۱۸۷۱، فدراسیون مانیفست خود را منتشر کرد. بنا بر مفاد این مانیفست، زمام امور هنر را باید به دست خود هنرمندان داد و آن را باید از یوغ ملاحظات تجاری رها کرد. مانیفست نوید میداد که از تمامی خزائن گذشته محافظت خواهد کرد و برنامههایی برای روشن کردن کارهای حال و تربیت آیندگان خواهد ریخت. گوستاو کوربه یکی از رهبران کمون بود. او مشوق و باعث و بانی تخریب مجسمهی ناپلئون در میدان واندوم بود زیرا آن را نماد میلیتاریسم و امپریالیسم میدانست. کوربه مینویسد: «صبح از خواب برمیخیزم، صبحانه میخورم، مینشینم و ۱۲ ساعت جلسات را اداره میکنم. احساس میکنم کلهام سیبی پخته است. اما بهرغم همهی آشوبهایی که سر و مغزم را درگیرکرده، بهراستی افسون شدهام. پاریسْ بهشت روی زمین است».
اوژن پوتیه پسر مردی جعبهساز بود و در کارگاه پدرش کارآموزی کرده بود. امروزه او را بیش از هر چیز به عنوان مصنف سرود انترناسیونال میشناسند که در ماه ژوئن ۱۸۷۱ و در کوران کشتار وحشیانهی کمونارها سروده شد. او علاوه بر تلاش برای متحول ساختن ساختار آموزش ابتدایی، یکی از اعضای مؤسس فدراسیون هنرمندان و نویسندهی اصلی متن مانیفست آن بود. فعالیتها و دیدگاههای پوتیه در این زمینه تحتالشعاع فعالیتهای رئیس مشهورتر فدراسیون واقع شد: یعنی گوستاو کوربه. کوربه که به همراه دیگر نقاشان مشهور آن دوره ــ کورو، مانه، دومیه ــ به عضویت فدراسیون درآمد یگانه عضو این گروه بود که پس از سقوط کمون مدتی زندانی کشید. این در حالی است که نقاشان مشهوری چون سزان و پیسارو و دُگا در جریان محاصرهی پاریس پیش از تأسیس کمون سراسیمه از شهر گریخته بودند.
کمون پاریس تجربهی پویای پیاده کردن «برابری در عمل» بود و در درجهی اول مجموعهای بود از فعالیتها در راستای اوراق کردن ماشین بوروکراسی دولت، فعالیتهایی که به دست مردان و زنان عادی به انجام میرسید. و عجیب نیست که بسیاری از این فعالیتها به قصد اوراق کردن ماشین اصلی بوروکراسی صورت میبست: یعنی مدرسه. در همان حال، هنرمندان و کارگران هنری کوشیدند تولید هنر را از کنترل دولت خارج کنند.