عکسی از مجید اخگر منتقد و مترجم ایرانی

به‌دنبال یک بازنگری در مدرنیسم هنری / گفت‌وگو با مجید اخگر دبیر بخش حرفه: هنرمند

مجید اخگر به عنوان دبیر یکی از بخش‌های مجله‌ی حرفه: هنرمند از شماره ۲۲ به مجله پیوست. او در این گفت‌و‌گو از این پیوستن و چرایی آن‌ آغاز کرده و در ادامه به دغدغه‌هایش در انتخاب موضوعات هر شماره می‌پردازد. او در تلاش بوده تا موضوعاتی را برگزیند تا نه تنها مواردی بنیانی باشند بلکه نسبت آن‌ها با فضای هنری ایران نیز مشخص باشد. او با پرداخت به مفاهیم، جریان‌ها، و اندیشه‌های روز دنیا سعی داشته نگاهی جامع در کل شاکله‌ی این بخش به وجود آورد. در این گفت‌و‌گو با مثال‌هایی این نگرش خود را بیشتر بسط خواهد داد.

بخشی از مقاله:

دو چیز را مشخصاً می‌شود از هم تفكیك كرد. یكی رویكردی است كه در حوزه‌ی نظریه و فرهنگ ما در ایران سابقه‌ی زیادی دارد، و آن‌ روشی است كه بنایش در معرفی و تبیین و تشریحِ حتی‌الامكان روشن و مقدماتی مبانی و مبادی موضوع است، حالا موضوعش هر چیزی كه باشد. از فلسفه تا نظریه‌ی هنر تا هر چیز دیگر. این روشی است كه در انتشاراتی‌های مختلف هم می‌توان ردِ آن را گرفت. خیلی از مجموعه‌هایی‌ كه ناشران فرهنگی‌ترِ ما داشتند كار می‌كردند و یا می‌کنند، مجموعه‌های مقدماتی‌ای از این دست بوده. این‌كه مجموعه‌ای عمدتاً از پیش موجود، یعنی مجموعه‌ای كه در یكی از انتشاراتی‌‌های خارجی كار شده را بگیرند و به ترتیب آن‌ها را ترجمه كنند. و البته بعد از مدتی‌ هم معمولاً كار به دلایل عمدتاً عینی متوقف شده. به هر حال، انگار پیش‌فرض در این روش این بوده كه ما ابتدا برای اینكه وارد یك حوزه شویم، باید با مبانی موضوع‌ آشنایی مقدماتی داشته باشیم، باید «اطلاعات» لازم را كسب كنیم و آگاهی‌رسانی كنیم. به اصطلاح دستور زبان را فرا بگیریم، و سپس در گام بعدی است كه خودمان امكان سخن گفتن پیدا می‌كنیم.

من همواره می‌خواسته‌ام كه حدی از خودآگاهی روشی و معرفتی در كار وجود داشته باشد. یكی از روندهای ثابتی كه در بخش خودم در حرفه وجود داشته، نشان دادن خاص‌بودگی تاریخی (historical specifity) مفاهیم، جریان‌ها، و اندیشه‌ها بوده است. این كار در عین این‌كه با تاریخ در پیوند است، به معنای انجام كار تاریخی نیست. بلكه به آن معناست كه هاله‌ی شفاف و نامرئی چیزها كه به آن‌ها جلوه‌ای طبیعی می‌بخشد را از میان برداریم و آن‌ها را به عنوان یك پدیده‌ی تاریخی خاص بازشناسیم. این كار به معنای بازشناسی مرزها، محدوده‌ها، مشروط‌شده‌گی‌ها و مشروط‌گردانی‌ها، و حفره‌ها و نقاط كور آن‌ها است.

اگر مشخص‌تر بخواهم بگویم، من با بومی كردن مسائل و محدود كردن آن‌ها به این عنوان كه مسائل ما، مسائل متفاوتی است یا تاریخ ما از اساس تاریخ متفاوتی است، و در نتیجه مثلاً مدرنیسم هنری نمی‌تواند مسئله‌ی ما باشد، با این موافق نیستم. نوعی ذات‌باوری تاریخی در این دیدگاه هست كه قابل نقد است. چنان‌كه گفته‌اند، یكی از ویژگی‌هایی كه تحولات تاریخی چند‌ صد‌ ساله‌ی اخیر غرب و مدرنیته‌ی فرهنگی به عنوان جزئی از آن را از تحولات تاریخی‌ ـ تمدنی پیش از خود متمایز می‌كند، همین مسئله است كه این گسست عظیم نهایتاً‌ خود را به عنوان میراث جهانی بشر پیش روی ما می‌گذارد. و همگان را به شكل خاص خود از درون مورد خطاب قرار می‌دهد.

پیشنهاد مطالعه: مقاله‌ی «ایده پردازی با ماده» به قلم مجید اخگر

سبد خرید ۰ محصول