بخشی از متن:
جهانگیر رزمی در سال ۱۳۵۸ عکسی گرفته که نمی شود چاپ کرد از واقعه ای که نمی شود نقل کرد. عکس همان سال برنده جایزه پولیتزر شد اما چون آن روزها هم بی شباهت به این روزها نبود و ثبت وقایع دوروبرت مساوی بود با اقدام علیه چه و چه رزمی عطای جایزه پولیتزر را به لقایش بخشید و نامش را پای آن مجموعه عکس نگذاشت. مجموعه ای که تا همین امروز به حتم یکی از مطرح ترین و جنجال برانگیزترین مجموعه عکس های خبری ایران بوده است و وقتی حدود سه سال پیش رزمی درمصاحبه ای با روزنامه وال استریت ژورنال اعلام کرد که عکاس آن عکسها اوست و نه رضا دقتی یا کاوه گلستان باز داستان عکاسی که بعد از بیست و هفت سال پولیتزرش را می گیرد بهانه ای شد برای چاپ عکسها در صفحه اول روزنامه های جهان. داستانی که تقریبا هیچ بازتابی در مطبوعات ایران نداشت. بگذریم؛ قرار بر این است که عکسهایی را به یاد بیاوریم که اثری عمیق بر ما گذاشته اند. این مقدمه را گفتم تا بگویم مجموعه عکسهای جهانگیر رزمی ازانقلاب و جنگ ونه فقط عکس برنده جایزه پولیتزر او برای من به شدت دلهره آور است و با این که این روزها تصاویری از این دست زیاد می بینیم آرامش هولناک عکسهای رزمی آنها را برای من ازعکسها و تصاویر خبری از این دست متمایز می کند. و البته حیف که جایزه پولیتزر و آن همه حواشی باعث نشد تا نام جهانگیر رزمی جایگاهی شایسته عکسهایش پیدا کند و بهانه ای نشد برای دیدن باقی عکسهایش. امیدوارم این چند عکسی که از مجموعه انقلاب و جنگ او انتخاب کرده ام نمونه های گویایی از عکسهای جهانگیر رزمی باشد.
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.