معرفی مقاله:
پردههای امید بازماندگان نمایش عادیترین وضع واقعیتاند. هر آنچه پیش روست بی هیچ، یا با حداقل جرح وتعدیلی به قاب او راه مییابد، بناها، ماشینهای بدهیئت، مکانهای بینشهری و هر شیء زیبا و نازیباشناسانهای سرنوشت تصویر او را رقم میزنند؛ ضیافتی بس خودمانی که در آن هیچ شیئی بهخاطر نازیبا بودن و یا نامناسب بودنِ مکان قرارگیریش حذف یا جابهجا نمیشود. در قابهای او پرسوناژها از عادیترین حال خود بیرون نمیآیند، لباسها، نگاهها و حرکاتشان وقعی به میهمان ــ بخوانیم چشم مخاطب ــ نمیگذارند. حضور اشیای زمختی همچون ماشین (در جاده یا پارکشده در حیاط خانه) و مخزنهای آهنین، و همچنین ساختمانهای بیروح حاشیهی شهرها در قابهای او نشانگر آن است که نقاش در پی زیباترین قابها در پسِ، یا کمی دورتر از آنچه هر روزه در زندگیهای ما مشاهده میشود نیست، قصد او نمایش عادیترین چیزهاییست که در پیش روی ما قرار دارند. از این منظر، برای چشماندازها و درونْخانههای او شاید اطلاق واژهی sight که در زبان انگلیسی به رؤیت، دیدرس، میدانِ دید، چیز دیدنی، منظره، صحنه و نمایش تعبیر میشود و مراد از آن چیزیست که در برابر ما و در میدان دید ما قرار دارد از واژههای landscape ،cityscape و یا interior در مقام هنرواژههایی که از دیرباز به سنّت منظرهسازی و بازنمایی درونْخانهها اطلاق میشد مناسبتر باشد…
.
نقدی دیگر بر آثار امید بازماندگان: زَهرِ واقعیت، نگاهی به نمایشگاه امید بازماندگـان در گالری «اُ»