جفت مفاهیم امر زیباـ امر والا صرفاً مقولاتی مربوط به زیباشناسی قرن هجدهم نیستند. امر والا البته گفتاری از آن خود دارد. گفتاری که چارچوبها و روایتهای اصلی آن را میتوان در کتابهایی که این حوزهی نظری را مرور میکنند مشاهده کرد. در این شماره بار دیگر سراغ این مقوله (Sublime) و بررسی آن از نظرگاه فلاسفه متاخر خواهیم رفت.
مقاله «نمایشِ امرِ نمایش ندانی: امر والا» به قلم ژان فرانسوا لیوتار است. لیوتار در این مقالهی مهم نقاشی مدرن را در مقام دغدغهای مصرّانه نسبت به امر والا قرائت میکند. سپس، فصل دیگری از کتاب درخشان ریچارد کرنی (Richard Kearney) میخوانیم. که از سرمشقهای اسطورهشناسانه، الاهیاتی، متافیزیکی، و انسانشناسانه برای فهم ایدهی شر آغاز میکند. تبیینهایی که متفکران پسامدرنیست ارائه داده معرفی میکند. در چارچوب آن را همبسته با امر پَست، و امر فراانسانی را همبسته با امر فروانسانی قرائت کردهاند میرسد.
مقاله «خوانشی از زلزله لیسبون: آدورنو، لیوتار، امر والای معاصر» به قلم جین ری است. مقالهی جین ری در چارچوب خردهگفتمانی جای میگیرد که منع شمایلنگاری در سنت عبرانی را به حُکم آدورنویی در مورد شرایط دشوار/ ناممکنِ خلق شعر (هنر) در پی آشویتس، و بحث لیوتار در مورد امر بازنمایی ناپذیر (نمایش ندادنی) پیوند میزند. (که کرنی نیز نسبت به آن موضعی انتقادی اتخاذ میکند).
ذهن در نمایش امر والا در طبیعت احساس تلاطم کرد، حال آنکه در داوری زیباییشناختی امر زیبا در طبیعت در حالت تامل آرام است. این تلاطم را میتوان با لرزش (ارتعاش لرزاننده، اختلال، انفجار، شوک، تروما)، با دفع شدن از و جذب شدن متناوب به یک عین واحد مقایسه کرد. برای آشنایی بیشتر با این مقوله میتوان به مقالههای «امر والا: منظر بریتانیایی در برابر منظر آلمانی» و «پسنشینی تخیل، بیگانگی جهان» مراجعه کرد.
در این متون، به سرچشمهی این مباحث در سدههای هجده و نوزده بازمی گردیم. در مورد دو سنت متفاوت آلمانی و انگلیسیِ تفکر زیبایی شناختی و ایدهپردازی درمورد مفهوم امر والا در آنها سخن خواهیم گفت. مسیر فرهنگی این دو کشور را مقایسه میکنیم. نمونهی خوبی از چگونگی نسبت میان شرایط تاریخی متفاوت و شکلگیری مقولات و مفاهیم نظریِ متفاوت به دست میدهد.