آیا میتوان برخی ذوقها را مطابق با معیاری جهانشمول دانست و برخی دیگر را مصداق انحراف از آن؟ یا باید تنوع ذوق را به عنوان یک واقعیت پذیرفت؟ جورج دیکی (George Dickie) در مقالهی «ارزیابی هنر» تمرکزش را بر ارزیابی هنجارین هنر گذاشته است. و با بررسی نظریههایی از هشت فیلسوف در باب ارزیابی هنر به بحث در اینباره میپردازد. او با مبنا قراردادن نظریهی هشت فیلسوف این حوزه میپرسد که آیا ارزش هنر تنها در یک امر بزرگ نهفته است یا هنر ترکیبی است از امور گوناگون؟
جورج دیکی با شرح نظریاتی از افلاطون و کانت تا فیلسوفان جدید به این موضوع اشاره خواهد کرد که آیا یک شیء میتواند از زیبایی برخوردار باشد، بدون اینکه زیبا یا زشت باشد؟ و یا آیا با بررسی ارزش زیباییشناختی هنر میتوانیم بگوییم هنری خوب، بد و یا متوسط است؟ او در مقالهی خود نه تنها به شرح نظریاتی در باب ارزیابی هنر پرداخته. بلکه در تلاش است تا معضلات این نظریات را در ارتباط تنگاتنگ با شیء هنری نشان دهد. این مقاله را ابوالفضل توکلی شاندیز به فارسی برگردانده است.
.
بخشی از مقالهی جورج دیکی:
دیوید هیوم رسالهی درباب معیار ذوق خود را با اظهارنظری مفصل دربارهی تنوع ذوق آغاز میکند. آیا میتوان برای توضیح دادن چنین تنوعی، برخی ذوقها را مظابق با معیاری جهانشمول دانست و برخی دیگر را مصداق انحراف از آن؟ یا باید تنوع ذوق یا دست کم بخش قابلتوجهی از آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفت؟ این پرسشی محوری است و دغدغهی اصلی من در اینجا نیز آن نظریهای است که تمرکزش بر ارزیابی هنجارین هنر است….