رابرت نلسن (Robert Nelson) در مقالهی «آئینهای زمینی و پرستیژ هنر» به سراغ پرستیژ و یا سحر در آثار هنری رفته است. به گفتهی او این مقاله تلاشی است برای توضیح سیر پیشرفت هنر این جهانی و وابستگی همیشگی آن به پرستیژ نظام آئینی، همان نظامی که هنر در طول تاریخ جایش را گرفته است. به اعتقاد رابرت نلسن آثار هنری ساحتی مقدس دارند.
و پرستیژ اثر هنری همان، قدر و ارزش جادویی اوست که این امر باعث میشود اثر هنری از سایر چیزها جدا شود. او معتقد است همین امر هنر را به آئین و مذهب نزدیک میکند. اما منظور او از آئین چیست؟ او با گذری به نظام آئینهای مسیحی و ارتباط آن با اثر هنری به توضیح این امر خواهد پرداخت. او بر این باور است که هنر، انتزاعی کردن امر قدسی بوده و در تکمیل بحث خود با استفاده از مفهوم «هاله»ی فیلسوف مشهور والتر بنیامین، پرستیژ اثر هنری را شرح خواهد داد.
برای مطالعهی تمام مقالات علیرضا فاتحی بروجنی اینجا را کلیک کنید.
بخشی از مقاله:
مثل بسیاری از واژگان قدیمی با معانی جدید، واژهی پرستیژ (که شایذ با توجه به ریشهی کلمه و نحوهی استفاده از آن در این مقاله معادل فارسی «سِحر» برایش مناسب باشد.) هم نشاندهندهی چیزی کهن در میان ارزشهای امروزی است. پرستیژ نوعی قدر و ارزش جادویی است. برای توصیف اتومبیلها و داراییها و دیگر کالاهای مصرفی گرانقیمت از آن استفاده میشود. و معمولا به ارزشی اشاره دارد که همهاش از ویژگیهای مادی آن شیء یا مکان به دست نیامده است. در این میان چیزی با ماهیتی فرهنگی پرورش پیدا کرده است. چیزی که به اتومبیل یا خانه یا خودنویس اصالتی منحصربهفرد میبخشد…