معرفی مقاله:
مارکو (مارکوس) گریگوریان هنرمندى است ارمنیتبار که تاریخ و جغرافیاى پرفراز و نشیب آن، به ناچار موطنهاى متعددى را در حافظه و خاطره زندگى پرتلاطم او رقم زده است. در سال ۱۳۱۹ به تهران آمد و فراگیری نقاشی را در مدرسه کمالالملک آغاز کرد. سپس به ایتالیا رفت و در آکادمی هنرهای زیبای رم نزد روبرتو ملی نقاشی آموخت. مارکو طى سالهاى تحصیل در «آکادمى هنرهاى زیباى رم»، اکسپرسیونیسم را به عنوان یک روش هنرى برگزید و با بهرهمندی از این روش، آثار بسیاری خلق کرد. روش هنری اکسپرسیونیستی، همچنان محمل مناسبی بود تا او بتواند موضوعیترین اندیشه خویش را در عرصهی هنر، به تصویر کشد. مارکو به هنر جهانی فکر میکرد. برای او هنر جهان است و جهان هنری است که او به آن اعتراف میکند.
پس در صدد آن است تا قالبهای مدرن را برای ارائه آن بیابد. مارکو آثارش را به دو دسته تقسیم میکند: یکى کارهاى خاکى است که دست انسان را روى خاک مطرح میکند. انسان براى استفاده از خاک، نقشها و خطوطى گوناگون بر روى زمین ایجاد میکند: خط میکشد، خطها را گود میکند و جوى بهوجود میآورد و به این شکل از زمین بهرهبردارى میکند. در تمام این کارها، اثر دست بشر را در روى زمین میتوان دید. دیگر، محصولاتى است که با خاک نزدیکى دارند و روحیه خاک در آنها دیده میشود. مانند نان که به کاه و گندم بستگى دارد. در واقع این نوعى رابطه بین کارهاى مارکو و همچنین عناصر به کار گرفته شده است. او روزهای پرخاطره و پرمخاطرهاى را پشت سر گذاشته است. اما خاطره ایران و خاک ایران را تنها در آثارش با خود به اینسو و آنسو میبرد. در باب این موضوع میتوانید به مقاله «وسواس مارکو» هم مراجعه نمایید.
.
بخشی از مقاله:
مارکو گریگوریان، با نام دقیقتر مارکوس گریگوریان (Marcos Grigorian)، هنرمندى است ارمنى تبار که تاریخ و جغرافیاى پرفراز و نشیب آن، به ناچار موطنهاى متعددى را در حافظه و خاطره زندگى پرتلاطم او رقم زدهاند! کروپتکین روسیه ـ زادگاه مارکو ـ خاک مهاجرت است که زمان و مکان فیزیکى تولد او را در پنجم دسامبر ۱۹۲۵ م. به خاطر مى آورد!