
معرفی مقاله:
در این شماره به سوزان سانتاگ رو کردهایم. این یادداشت که برگرفته از کتاب «علیه تفسیر» (۱۹۶۶) اوست، دربارۀ مفهوم «کمپ» است. «بسیاری چیزهای دنیا نامگذاری نشدهاند و بسیاری چیزهای نامگذاری شده، هرگز توصیف نشدهاند. یکی از این چیزها حساسیتی است- بدون شک مدرن، گونهای از فرهیختگی و پیچیده اندیشی که اصلاً با آن یکی نیست- که نام مشهور و مُد شده «کمپ» را بر خود دارد. یک حساسیت (که با ایده فرق دارد) یکی از دشوارترین موضوعها برای گفتگو است. اما دلایل ویژهای در کار است که باعث شده کمپ، به طور اخص، هرگز مورد بحث قرار نگیرد. این موضوع یک شیوۀ طبیعی حساسیت نیست. البته اگر به وجود چنین چیزی قائل باشیم.
درواقع جوهرۀ کمپ، عشق آن به امر غیر طبیعی است، به تصنع و اغراق. و اینکه نهان روش است. نوعی رمز مخفی، حتی نوعی نشان هویت در میان بعضی گروههای شهرنشین.» این یادداشت در ۵۸ پاره تنظیم شده است و سانتاگ میکوشد در این پارهها، مفهوم کمپ را با ارائهی مثالها و مصادیقی، روشن کند و ابعاد پنهان آن را مورد مداقه قرار دهد. سانتاگ مصادیق خود را از میان طیف گستردهای از هنرهای تجسمی و نمایشی و موسیقی و حتی ادبیات، و خالقان آنها انتخاب میکند. او در پارۀ نخست این جستار مینویسد: «کمپ شیوۀ خاصی از زیبایی شناسی گرایی است. “یک” راه دیدن دنیا به عنوان پدیدۀ زیبایی شناختی است. این را، راه کمپ، نه زیبایی که میزان تصنع و سبک پردازی را معیار قرار میدهد.»
بخشی از مقاله:
بسیاری از چیزهای دنیا نامگذاری نشدهاند و بسیاری چیزهای نامگذاری شده، هرگز توصیف نشدهاند. یکی از این چیزها حساسیتی است- بدون شک مدرن، گونهای از فرهیختگی و پیچیدهاندیشی که اصلاً با آن یکی نیست- که نام مشهور و مُد شده «کمپ» را بر خود دارد. یک حساسیت (که با ایده فرق دارد) یکی از دشوارترین موضوعها برای گفتگو است؛ اما دلایل ویژهای در کار است که باعث شده به طور اخص، هرگز مورد بحث قرار نگیرد. کمپ یک شیوۀ طبیعی حساسیت نیست، البته اگر به وجود چنین چیزی قائل باشیم. در واقع جوهرۀ کمپ، عشق آن به امر غیرطبیعی است، به تصنع و اغراق.