در دی ۹۸ وقتی بحث تحریف جشنوارهی فجر به دلیل ساقط کردن هواپیمای اوکراینی داغ بود. و بسیاری از هنرمندان از شرکت در بخش داوری و مسابقهی آن انصراف دادند. یکی از گالریهای پایتخت (گالری آبانبار) خبر تعطیلی خود را اعلام کرد. در بیانیهی گالری آبانبار نوشته شده بود «بعد از تلنبار شدن صداها خبر بد به این نتیجه رسیدیم که صحبت از فرهنگ و هنر در گالری در شرایط فعلی امری است کم فایده که نه کاملا بیفایده…و ادامهی فعالیت به نوعی نادیده گرفتن تمام اتفاقاتی است که در حال حاضر در کشورمان در جریان است.»
بخشی از مقاله:
نویسندهی بیانیه اگرچه اطمینان دارد که خبر تعطیلی موجب افزایش دلسردی در فضای تجسمی میشود اما مینویسد «عادی جلوهدادن شرایط و ادامهی فعالیت را نیز به ضرر فضا میدانیم.» در نتیجه بخشی از فعالان فرهنگی کشور به این نتیجه رسیدند (ولو در تصمیمی مقطعی و هیجانی) که ادامهی فعالیت هنری مساوی با عادیسازی فضاست. این نوشتار پاسخی است به متن این بیانیه که پیشتر در صفحهی شخصی نویسنده منتشر شده بود اما با هدف ثبت واکنشهای مسئولانه و سنجیده، تصمیم به انتشار آن گرفتیم.
بیانیهی گالری آبانبار مبنی بر تعطیلی این گالری «تا یک روز بهتر» و در حالی که برگزارکنندهی نمایش عکسهای دیوید برنت از انقلاب پنجاه و هفت بود. بیشتر از آنکه یک کنش اجتماعی در همبستگی با مردم باشد، چیزی نزدیک به پارودی بود. این بیانیه که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. کنار بیانیههای انصراف از جشنوارهی فجر خودنمایی کرد. تفاوت ماهوی با یک کنش اجتماعی و این انصرافها دارد. من شما را به بیانیهی اشکال الوان در جریان اعتراضات لبنان ارجاع میدهم. جایی که گالری را «تا اطلاع ثانوی» میبندد و خطاب به مردم میگوید «و شما را در خیابان میبینیم»…