میل به عکس شدن نوشته‌ای از مژده لطفی

پنجره‌ی عقبی: میل به عکس شدن / مژده لطفی

 

بخشی از مقاله:

عکسی که در پیش روست برای من خاطره‌ای گنگ از یک روز بهاری در سال ۵۸ و در پارک ملت (آریامهر) مشهد را به یاد می‌آورد. در این عکس یکی خندان و دیگری اخمو و عصبانی است. هر دویمان به دوربین نگاه می‌کنیم ، گویا دوربین چشمی است که می‌خواهد ما را قضاوت کند. ماجرای چند لحظه قبل و بعد از این عکس را فقط من می‌دانم. خواهر دوقلویم و پدرم که پشت سرمان ایستاده است؛ و برای افراد دیگری که این عکس را می‌بینند دیگر خاطره یک روز بهاری من تداعی نمی‌شود.

اما دیدن این عکس در آلبوم خانوادگی‌مان، پرسشی دیگر را برایم مطرح کرد. براستی چرا در آن روز برادرم دوربینش را به همراه آورد؟ چرا برای همه مردم مهم است که در سفرها و شادی‌هایشان مثل مجالس عروسی و تولد و غيره حتما عکسی بگیرند و با اشتیاق جلوی دروبین صف می‌کشند؟ جالب اینجاست که در تمامی عکس‌های خانوادگی، چشم‌های آدمها به دوربین خیره است. انگار آن را به گواهی می‌طلبند، چرا آنها به دوربین خیره می‌شوند؟ عکس‌های خانوادگی در ذات خود دارای نوستالژی هستند چون خاطره‌ای را برای هر خانواده زنده می‌کنند و از همین روست که ما را به تفکر درباره زمان وامیدارند. «آدمی همیشه خود را در زمان اندازه‌گیری می‌کند یا شاید زمان ما را اندازه‌گیری می‌کند. چنانچه جوهر زمان – گذرا بودن اجتناب‌ناپذیر آن باشد. اگر به صورت جدی به آن فکر می کنیم. چیزی جدا از انسان نیست، ما را به جایی نمی‌برد بلکه در ما نفوذ می‌کند».

هایدگر نیز پرسش «زمان چیست» را چنین مطرح می‌کند: آیا من زمان هستم؟ به عبارتی دیگر او وجود واقعی انسان را همان زمان می‌داند که زودگذر و بی‌ثبات است و این زمانمند بودن آدمی به معنای سفر آگاهانه به سمت مرگ و کوتاه بودن عمر است.

انسان‌ها با مرگ آگاهی‌شان زندگی را می‌سازند. جامعه، زبان، هنر و تمامی فعالیت‌های بشر به گونه‌ای تلاش برای نامیرا شدن در عین آگاهی از میرایی است.

میل به عکس شدن می‌تواند نمونه‌ای بارز از این رفتار بشر باشد. تصویر عکاسی با نفی زمان، حقیقت زمانمند انسان را از مرگ و تباهی نجات می‌بخشد و حس جاودانگی را در آدمی ارضاء می‌کند.

در آلبوم‌های خانوادگی عکس‌هایی درباره جنبه‌های ناگوار و بد زندگی یا مراسم عزاداری نمی‌بینیم. انسانها از شادی‌هایشان عکس می‌گیرند چون شادمانی، تأیید زندگی است. گویا می‌دانند از مرگ گریزی نیست و در فرصت جهان، زندگی یعنی در کنار هم بودن و شاد بودن. بدین گونه تحمل بار سنگین مرگ ممکن می‌شود.

اما به دوربین خیره می‌شویم، گویی بر سرنوشت خویش آگاهیم و با نگاه خیره‌مان ناخودآگاه از این مرگ آگاهی و میل به جاودانگی خبر می‌دهیم. از آنجائی که هر چیز زمانمند مثل حقیقت انسان میراست. تصویر عکاسی با برگزیدن لحظه‌ای از این حقیقت زمانمند، دنیایی مجازی خلق می‌کند که در آن انسان و تمامی تعلقاتش عمری جاودانه می‌یابند. پس عکس‌های خانوادگی مجازهایی هستند درباره حقیقت زندگی.

 

سبد خرید ۰ محصول