عکاسی مد

همه‌ی زنان سرزمین من / مریم عمرانی

«شاه که از سفر آمد(۱۳۰۷ق/ ۱۸۹۰م) شهر را آذین بستند و آتش‌بازی راه انداختند. همان روز وزیران و شاهزادگان احضار گشتند. اول حرف شاه این بود: در این سفر آنچه ملاحضه کردیم تمام نظم و ترقی (اروپا) جهت این است که قانون دارند. ما هم عزم خود را جزم نموده‌ایم که در ایران قانونی ایجاد نموده، از روی قانون رفتار نماییم.« شما بنشینید و قانونی بنویسید» و در این خصوص آنقدر تأکید و اصرار کردند و مبالغه نمودند که از حد و حصر گذشت…

هیچکدام از ما حاضران که چیزی می‌فهمیدیم، نتوانستیم عرض کنیم که بند اول قانون، سلب امتیاز و خودسری از شخص همایون است، و شما هرگز تمکین نخواهید فرمود، لاعلاج همگی بلی بلی گفتیم.»

(آدمیت، فریدون‌. نهضت مشروطه‌ی ایران، ص ۱۲)

شیفتگی ناصرالدین شاه به اروپا تا آنجا بود که اندام فربه‌ی زنان حرمسرایش را به لباس بالرین‌های پاریسی که در اپرای پاریس دیده بود، ملبس کرد. شاید هم او بود که زمینه‌ی شگرفی را برای شیدایی ظاهری وراث فرهنگی خود آماده ساخت .

امروز “فروزان شاه کویا” (طراح لباس و مدرس دانشگاه) می‌گوید، طرح بسیاری از مانتوهای امروزی، حاصل دستکاری در مدهای مدیست‌های معروف دنیاست، مثلاً مانتوهای چین‌داری که اخیراً وارد بازار شده بود، مربوط به یکی از طراحی‌های دیور ( Dior) در قسمت‌های فشن (High Fashion) بوده است. روند مدپذیری از شروع سودای ناصرالدین شاه تاکنون همچنان به سنت خود وفادار مانده است. طوری که امروز مدیست‌های مدرن جامعه‌ی ایران نیز همین روند را در تبیین ورود من به ایران عنوان می‌کنند.

در هر صورت آن چه در میان جوانان ایرانی به عنوان مد رایج است، چه برگرفته از «های فشن و مارک‌های معروف غربی باشد و چه تابع الگوهای خلیجی و عربی – پدیده‌ای است که ریشه‌یابی آن بین معترض بودن (به لحاظ اجتماعی) و یا غریزی بودن (به لحاظ فطری) سرگردان است. جنبه‌ی عینی دینامیزم مد در ایران را با کمی دقت می‌توان این‌گونه دید: مد در کشور ما اغلب از خیابان‌های طبقات بالای شهر که طبقه‌ی مرفه جامعه در آنجا سکونت دارند وارد می‌شود و میان طبقه‌ی متوسط بین مردم پخش شده و با تأخر زمانی به شهرستان‌ها و روستاها می‌رسد. به این ترتیب گروه‌های مختلف اجتماعی برای شرکت در رویای متفاوت بودن طبقه‌ی اجتماعی‌شان، سعی بر تقلید از طبقه‌ی دیگر می‌کنند؛ تا جایی که ممکن است یک مد با استیل و فرم واحد، در قیمت‌های مختلف تولید شود و هر کس به تناسب تمکن مالی خود از آنها استفاده کند – به‌طوریکه طبقه ضعیف‌تر اقتصادی، بدل آن را مورد استفاده قرار دهد. بنابراین در فهم موضوع مد در کشوری مثل ایران با چنان حجم غریبی از یک چند وجهی نامنتظم مواجهیم که شاید تعمق در آن را بتوان با رویکردی جامعه‌شناسانه شروع کرد، نقطه‌ی شروعی که البته به دلیل ارتباط تنگاتنگ پدیده‌ی مد با کالا، الزاماً در دایره‌ی بسته‌ی تحلیل‌های اجتماعی نمی‌گنجند و رویکردی اقتصادی، شرط ذاتی آن به نظر می‌رسد.

سبد خرید ۰ محصول