بخشی از متن:
لوئیس بونوئل را همهی سینما دوستان خوب میشناسند این مشهورترین سورئالیست تاریخ سینما با بیش از پنجاه سال سابقهی موفق و شاید با بیشترین تعداد آثار به اصطلاح شاهکار به عنوان یکی از کم خطاترین فیلمسازان بزرگ جهان شناخته شده است.
اخیراً که فیلمسازانی چون دیوید لینچ و یا مثلا آثاری چون چشمان باز بسته استنلی کوبریک۲۰۰۰ بی شک متأثر از آثار بونوئل و یا با نیم نگاهی به آنها به عدم قطعیت در بیان سینمایی و بحران روابط انسانی به ویژه میان زن و مرد روی آوردهاند آثار وی به خصوص آنها که بیشترین تأثیر را روی فیلمسازان جدی گذاشته بار دیگر مورد بحث قرار گرفته اند.
بونوئل جوان را با سگ آندلسی میشناسیم که آن را ۱۹۲۸ با همکاری سالوادور دالی معروف ساخت و به نقطهی عطف یا مانیفست یا سورئالیستهای سینما در آن دوران تبدیل شد شاید به خاطر همکاری با یک نقاش و نیز به دلیل تصاویر استعاری و روند به ظاهر بیمنطق فیلم است که عمدتا سگ آندلسی را یک اثر تجربی و یا تجربهای نقاشانه از نوع سورئال در سینما میشناسند گرچه این فیلم را عمدتا به خاطر بریدن چشم یک زن توسط خود بونوئل به یاد میآورند اما فیلم آکنده از سکانسها و تمثیلهایی است که در آثار بعدی و به اصطلاح پختهتر و سینماییتر بونوئل دنبال میشوند مثلاً سکانسی در فیلم هست که در آن زن در حال ترک کردن مرد است و لبهای مرد پوشیده از مو است در حالی که زیر بغل زن دیگر مویی ندارد زن مرد را با حالت انزجار و خشم ترک میکند و مرد دیگری را در ساحل در آغوش میگیرد که لباسی همچون لباس مرد اول در ابتدای فیلم به تن دارد این برخورد یعنی تصویر زنی که مردی را به دلیل داشتن یا نداشتن کشش جنسی ترک میکند و با مرد دیگری همراه میشود بعدها موضوع اصلی دو فیلم مهم بونوئل در واپسین دههی فیلمسازی وی میشود
بل دو ژور ۱۹۶۷ که قرار بور آخرین فیلم استاد باشد و این میل مبهم هوس ۱۹۷۷ که رسماً آخرین فیلم استاد است در هفتاد وهفت سالگی اش و بی آنکه ذرهای از دیدگاه بدبینانه و در عین حال طنزآمیزش در سالهای پیری کاسته شده باشد شاید به همین خاطر این دو فیلم دیدگاه غایی بونوئل را دربارهی روابط احساسی و یا جنسی زن و مرد بیان میکنند که فیلم به فیلم تکامل یافته و پختهتر شده است و این روابط را در بستری از تصاویر واقعی با موضوعات سیاسی مذهبی و یا اجتماعی ارائه میدهند.
میخواهم در این مقاله بونوئل را از نگاه این دو فیلمش بررسی کنم، چرا که برایم این جذابترین بخش زندگی این فیلمساز است و وسوسهی همیشگی و مشغلهی ذهنی وی از اولین تا آخرین اثرش را عیان میسازد داستان هر دو فیلم، حتی برای سینماروهایی که این دو فیلم را هنوز ندیدهاند هم آشناست.