معرفی مقاله:
واژهی Diaspora (دایاسپورا) در فرهنگ یهودیـ مسیحایی، و در زبان یونانی با معنای «پراکنش»، به یکی از مهمترین وجوه مهاجرت اشاره دارد. یعنی «دوری» یا «تبعید» خواسته یا ناخواسته که در بطن خود تمایل به «بازگشت» به «اصل»ی ازدسترفته، اما همواره مورد آرزو، را حمل میکند. ناصر شکوهی در این مقاله به مفهوم مهاجرت از دیدی جهانی پرداخته است. مهاجران مردمانی هستند که در پی آیندهای برای خود و فرزندانشان به جایی دیگر پا گذاشتهاند تا خودی جدید بیافرینند و با گذشتهی تلخ وداع کنند. امروزه بخش زیادی از ساکنین کشورها را مهاجران تشکیل میدهند. سیاستهای مهاجرت اما رؤیای آیندهای بهتر را تحت تأثیر قرار میدهد و مهاجران خود را با مرزهای زبانی، شناختی و نشانهای روبهرو میبینند. به عقیدهی نویسنده رویارویی با این مرزها به ما یادآوری میکند شاید مسئله در رفتن و ماندن نباشد بلکه بازگشت به همان اصلی است که مهاجران به دنبال آن سرزمینشان را ترک کردهاند. همان خود زندگی و کیفیتی که فارغ از مکان باید به دستش آورد.
.
بخشی از مقاله:
اما برای اکثریت بزرگ مهاجران ” گذشته” مرده بود. آنها همچون میزبانانشان به فرهنگ و آیندۀ جدید باور داشتند: به این “دیگ ذوب”، به خصوص در آمریکا، که تصور میشد همه درون آن خواهند جوشید و تولد دوبارهشان در قالب و رنگ و بویی جدید باعث قوام اسطوره “سبک زندگی امریکایی” خواهد شد؛ اسطورهای که درست در سالهای پس از جنگ جهانی دوم بیشترین تأثیر را داشت: خوشبختی، رفاه، آزادی، شغل مناسب، ثروت، خانهای از آن خود، با یخچالی برای فرو نشاندن عطش شبهای گرم و تلویزیونی برای گرم کردن شبهای سرد، چهرههایی خندان، رفاه و نیکبختی ابدی. منظور از “دیگ ذوب” در نظریههای جامعهشناختی نیز دقیقاً همین بود: همین فرهنگ جدید و قدرتمند، همین آتشی که در زیر دیگ شعله میکشید و همه فرهنگهای دیگر را درون خود و درون یکدیگر میجوشاند تا از آنها یک فرهنگ جدید و ترکیبی آمریکایی بسازد: هم رفاه مادی، هم ارزشهای اخلاقی، هم “پایان خوش” و پیروزی نیکی بر بدی، هم قهرمانان شکستناپذیر و هم بدکاران شیطانصفت که در آتش بدیهای خود میسوختند، هم خداوندی که با برکت خود بر همهی این ماجراها نظارت داشت: الگویی نیمهافسانهای و نیمهواقعی که خود را در سینمای هالیوود بازتولید میکرد و از همین راه اسطوره سبک زندگی امریکایی، یعنی یک زندگی راحت و آسوده و سرشار از فراوانی های مادی و در عین حال آکنده از شرافت و اخلاق دینی را به همگان وعده میداد.
دربارهی مهاجرت دهههای اخیر ایرانیها مسأله لزوماً به سادگی مهاجرتهایی که ما در دورههای پیشین دیدهایم نیست. این مهاجرت از ابتدا با برخورداری از سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نسبتاً بالایی انجام گرفت که شرایط را در کشور مقصد به صورت قابل توجهی برای ایرانیان تغییر میداد. آنها را به نسبت مهاجران هم ترازشان در موقعیتی بهتر قرار میداد. هم از این رو شاید بتوان گفت “رؤیای آمریکایی” برای ایرانیان نه به دلایلی که خود تصور میکردند، بلکه به دلیل سهم بالاتری که از سرزمین مادری برده بودند بسیار بیشتر از دیگر مهاجران تداوم یافت. برای مهاجرت ایرانیها دلایل دیگری نیز وجود داشت. دلایل عمدتاً سیاسی که در بسیاری موارد به مهاجرتها دامن زده بود به زودی و به دلیل انعطافپذیری که در فرهنگ ایرانی همواره وجود داشته است از میان رفتند.