بخشی از متن:
فقط صدای خفیف شکستن چیزی را در آشپزخانه شنیدم ولی صدا آن قدر قدرت داشت که آرامش من و یک کاسه چینی را برهم بزند نگاه سرسری من به تکههای چینی افتاد که همچنان تکان میخوردند تکههایی که قوس زیبایی داشتند. ظرف ظریف و متناسبی که در ژاپن ساخته شده بود دیگر وجود نداشت.
مردی که ظرف از دستش رها شده بود با انگشت شروع به لمس تکههای چینی کرد او خاموش و به گمانم غمگین بود دوباره در افکار قبلیام فرو رفتم سپس دیدم که مرد خوشحال شد او گفت شکل دارد او به تکهای اشاره میکرد که واقعاً دیدنی بود. افتادن چینی باعث شد تا نیروهایی وارد عمل شوند پیش از همه، نیروی جاذبه دست به کار شد و به این ماده شکل جدیدی داد، دست مهربانی که چینی را ساخته بود ناخودآگاه شکلی پیشبینی نشده به آن بخشید. هنگام حادثه نیروی تبدیل به کار افتاد، دگردیسی دم عمیقی برآورد و شیء به وجود آمد. مرگ کاسهی چینی مقارن با تولد شیء بود.
آن تکه چینی که به وجود آمده بود، بسیار زیباتر از خود کاسه مینمود. گویی تمام عشق به مهارت چینیسازی در این شکل متبلور شده بود. از سوی دیگر وقتی یک شیء خود را به وجود میآورد، روند دگردیسی متوقف نمیشود.