
معرفی مقاله:
چرا در زندگی به طراحی گرافیک محیطی نیازمندیم؟ این اولین پرسشی است که باید از خودمان بپرسیم. ما به طراحی محیطی نیازمندیم. چون در شهرهایی بزرگ، و اجتماعاتی گسترده به سر میبریم. ما به ابزاری برای شکلدهی و سازماندهی زمان و زندگی در محیطی فیزیکی نیاز داریم. اجتماعی که در آن زندگی میکنیم پر جمعیت، چند زبانه و چند فرهنگی است. شهرها رشد مییابند و بزرگتر میشوند و جامعه هم در حال تغییر است. به همین دلیل ما به طراحی محیطی نیازمندیم. هر کس فهم و درک، احساس و نقطهنظر خود را دارد. همه این عوامل اجتماعی و اقتصادی موجب میشود تا افراد را از نظامهای اطلاعاتی و مسیریابی آگاه سازیم. علاوه بر این موارد، همه نظامهای نشانهی راهنما، درست در جایی قرار گرفتهاند که مسافر به آن نیاز دارد و باید تصمیمی برای یافتن مسیر بگیرد.
حمل و نقل عمومی، از طریق نظامهای مسیریابی و اطلاعاتی کار میکند. تا زندگی در اجتماع را بسیار سادهتر کرده و راهنمایی کردن دستههای مختلف افراد را امکانپذیر سازد.
مسافرانی که در اتاقهای انتظار نشستهاند، میتوانند وقتشان را با خواندن علائم راهنمای دور و برشان بگذرانند. این کار مستلزم وجود تابلوهایی برای دسترسی به اطلاعات، در کمترین زمان ممکن است. مردم هم که همه روزه با زمان مسابقه میگذارند و پیداست که زمان عامل مهمی در زندگی اجتماعی است. همین است که خوانایی، رؤیتپذیری، درک و دریافت، در زمانی هر چه کوتاهتر ضروری است. به دلایل فوق، طراحی گرافیک محیطی باید از عناصری بهره گیرد که معانی جهان شمول و همهفهمی داشته باشند. از جمله عناصر این زبان، تایپوگرافی، رنگ، نشانه و نماد است. ترکیب این عناصر زبانی منحصر به فرد پدید میآورد که فهم ساده نظامهای مسیریابی را ممکن میسازد.
مترو(راه آهن شهری) یکی از سریعترین سیستمهای حمل و نقل است مردم همیشه با عجله وارد مترو میشوند. نظامهای علائم (نشانگان) راهنما نقش مهمی در نظم بخشی به حرکت افراد داشته و آنها را در گذشتن از میان دنیای مادی پیرامون راهنمایی میکند. نقشهها، نشانههای شناسایی ایستگاه در داخل ایستگاهها و نشانههای مسیریابی نمونههای رایج طراحی گرافیک محیطی هستند که درضمن ازپیشرفتهای تکنولوژیکی هم بهره میگیرند.تحوالت تکنولوژیکی در طول تاریخ بر شیوه توسعه و ترقی طراحی گرافیک محیطی تأثیرگذار بوده است. با این حال این تحوالت آنقدر سریعند که پیش بینی آنکه کدام نظام (نشانه راهنما ) در آینده ابداع و به کار گرفته میشود مضحک به نظر میرسد.
.
تاریخچه طراحی گرافیک محیطی
در سال ۱۹۰۰ خیل عظیمی از اتومبیلها روانه بازار شدند. بنزین کشف شد و کار بر روی راهآهن زیرزمینی آغاز شد. تکنولوژیهای جدید، محرک ابداعات تازه شدند. در همین رابطه نمایشگاه پاریس اهمیت بسیاری دارد، از جمله آنکه این نمایشگاه آرنوو (هنرنو) را به مرتبه جنبشی در طراحی رساند. مورد دیگر هم همانا تابلوها و علائم مترو پاریس بود. اگر از پاریس دیدن کنید، میتوانید ساختار مدرن را در ورودی بسیاری از متروها ببینید
سبک بسیار خاص است و حروف لغت Metropolitan در طراحی به METROPOUTAIN شکلی بدیع به کار گرفته شدهاند. این کارهکتور گیمار در فرانسه زبانزد خاص و عام شد و از آن پس این سبک “مترو” خوانده شد.
در دهه ۱۹۲۰ میلادی هربرت بایر ایدههای طراحی خود را به دیگران انتقال داد و بسیاری از طراحان نسل دوم از او تأثیر گرفتند. در سالهای دهه ۱۹۶۰ میلادی رابرت ونتوری از پیشگامان معماری پست مدرن، مجموعه پروژه هایی را پیرامون ترکیب گرافیک و کلمات، بر روی ساختمانها پیش برد. در سالهای دهه ۱۹۶۰ نسل دوم طراحان بر لزوم بهینهسازی نشانههای ساختمانی مهر تأیید زدند. این پیشرفتها در سیستم حمل و نقل و نیز توسعه بزرگراهها، نیاز به گرافیک را بیش از پیش آشکار ساخت. مشکلاتی که گریبانگیر بازدیدکنندگان در یافتن مکانها میشد، نظام نشانه راهنما را به جزء لاینفک فضاهای معماری بدل کرد. مردمان در حال حرکت در یافتن آسان مسیر خویش به عناصر بصری نیاز داشتند.
در سالهای دهه هفتاد، اصطلاحاتی از قبیل طراحی گرافیک محیطی، مسیریابی، نشانه راهنما و سیستم (نظام)های اطلاعرسان، زیر مجموعههایی از طراحی گرافیک محیطی محسوب شدند. دهه شصت و هفتاد میلادی سالهای پر اهمیتی برای گرافیک محیطی است. بسیاری از طراحان، گونههای متنوعی از تابلوهای نشانه راهنما را پدید آورده و در پروژههای پیشگام گرافیک محیطی از پس زمینههای گوناگونی بهره گرفتند. انبوه طراحان، مبانی معماری، طراحی کالا، نظریههای رنگ، تایپوگرافی و نشانه و نماد را به کار حل مشکلات و مسائل ارتباطی گرفتند. و شخصیت تازهای به ساختمانها و محیط بخشیدند. مثلاً در اواسط دهه هفتاد میلادی، هنر نقاشی دیواری (گرافیتی آرت) در مقام فرهنگ خیابانی، به خاطر جلوه شهری فرحبخش و قدرتمندش شهرت بسیاری یافت.
.
پیشنهاد مطالعه: مقالهی «سخنی در باب گرافیک محیطی» به قلم مهدی سیفی