معرفی مقاله:
هنرمندان همواره با سؤال ماندن یا رفتن، مهاجرت یا بازگشت دستوپنجه نرم میکنند، و گویی پایانی برای این سؤالها نیست. هنرمند مهاجر خود را نه با یک دنیا و یک فرهنگ بلکه با تنوع دنیاها، ملیتها و فرهنگهای مختلف روبهرو میبیند. علی نصیر، نقاش ایرانی، در مقالهی «زیر آفتاب» از تجربهی سالهای مهاجرتش میگوید. از مواجههاش با جامعهای نو و منظم، موزهها و امکانات بیدریغ دانشگاهها. اما او همیشه خود را درگیر سؤالاتی دیده، سؤالاتی چون: در متن تاریخ و تمدن دیگری از من چه باقی میماند؟ میهن خود را از بیرون چگونه میبینم؟. او با فاصله گرفتن از تعریفات کلیشهای چون، هنرمند شرقی، یا مقایسهی اینجا و آنجا، سعی دارد به مهاجرت همچون سفر و رفتوآمد بنگرد. به اعتقاد او سفر ما را به بخشی از جهان وصل میکند که تنها به تجربه قابل لمس است زیرا سفر، یا مهاجرت گسستن از وطن نیست.
بخشی از متن:
میتوانم از ابتدای سفرم بنویسم، از زمانی که هرچه بیشتر میدیدم، بیشتر دچار سرگیجه میشدم. از تجربهی جدید و شگفتانگیز مواجهه با نظمی تا سرحد جنون حاکم بر جامعهی میزبان و انضباط و پشتکار، و از شگفتی تماشای موزهها و گالریهای گوناگون، امکانات بیدریغ دانشگاه. دوران سرخوشی دانشجویی که در انتهای هر روز از خودم میپرسیدم که من که هستم؟ و چه چیز را به تماشا میگذارم؟ من کجا هستم؟ چه کسی و چه چیزی را شکل میدهم؟ نقش و موقعیت کشورم در ساختار فرهنگ جهانی چگونه تعریف میشود؟ سؤالهای بیجوابی که مانند خط قرمزی در رفتار و گفتگوهای اطرافم جاری است و در طول زمان اهمیت بیشتری پیدا میکند. پرسشهایی که به تجربهی مهاجرت شکلی دوقطبی و شقهشده میبخشد.
من میتوانم از هنرمندی شرقی بنویسم، و اینکه ما هنرمندان شرقی در محتوا و فرمِ فضای ذهنیمان دیگر چندان تمایزی با دیگران نداریم. مشکل ما در کشورهایمان بیشتر عدم وجود سامانهی هنر مدرن است که در نبودش سیستمی نمادگرا و مادی ـ اقتصادی به سادگی به بیراهه میکشاندمان.
میتوانم از تجربهی بازگشت بنویسم. و تلاش برای ارتباطگیری دوباره که چندان ساده نبود. و مدتها فقط در جمعهای خصوصی ممکن میشد. و تنها با رفت و آمدهای بیشتر و به تدریج راهی به فضای عمومی باز کرد. میتوان از این فاصلهها نوشت. میتوان بین جهان نسبتاً حِسی آنجا و جهان نسبتاً معقول اینجا در حرکت بود و از هردو لذت برد. میتوان روی تنگنظری، رفتار متعصبانه، نادانی و ناآگاهی، پیش داوریهای فرهنگی، ظرفیتهای محدود و واکنشهای هیستریک انگشت گذاشت، یا از هماهنگیها و ناهماهنگیها، از تفاوتها و اشتراکات نوشت. میتوان به مقایسهی بیهوده و عبث ” اینجا” و “آنجا” پرداخت.