استیون هلر: شما بهعنوان مدیر هنری روزنامهها و مجلات، فکر میکنید بین این دو رسانه از نظر شیوهی دیزاین چه تفاوتهایی وجود داشته باشد؟
رون کامپیسی: اول از همه، نیاز به سرعت در کار روزنامه یعنی توانایی کنار هم قرار دادن خیلی سریع صفحات در ظرف چند ساعت نه چند روز، شیوه دیزاین آن را تعریف میکند. تا حدی به دلیل همین نیاز به سرعت است که روزنامهها عقلانیتر و منطقیتر بوده و از بخشهای مجزایی تشکیل شدهاند که آنها را به سرعت میتوان با هم ترکیب کرد و کنار هم گذاشت.
مجلات بهطور کلی میتوانند بیشتر بیانگر و مهیج باشند.
آیا تکنولوژی تفاوتی را بین این دو باعث میشود؟
جدای از تفاوتهای بدیهی در تولید آنها مثل کیفیت چاپ، کاغذ، زمانی که برای ایجاد صفحات در اختیار است و بودجهی هنری آنها، نمیدانم چرا تمایل داریم چارچوب روزنامهها را قالبیتر و ساختارمندتر ایجاد کنیم. مسلماً تکنولوژیای که امروزه در اختیار داریم هر نوع دیزاینی را ممکن میسازد. همچنین روزنامه بخشهای خیلی زیادی دارد. خیلی از این بخشها، مثلاً مقالههای اصلی، میتوانند از چارچوبهای ثابت خارج شده و بیشتر شبیه مجله به نظر برسند.
آیا دیزاین بر خوانایی و تیراژ اثر میگذارد؟
به نظر من یکی از دلایلی که جوانان دیگر علاقهای به خواندن روزنامه ندارند این است که اغلب روزنامهها شبیه … روزنامه بهنظر میرسند! به باور من هر نسل جدید جهان بصری را به شکلی متفاوت تفسیر میکند. اینها همه به این مسئله بستگی دارد که فرد با کدام رسانه بزرگ شده باشد.
چند وقت پیش ماجرای یک مرد کور بهنام مایکل مِی را میخواندم، که در سن سهسالگی بیناییاش را از دست داده بود و حالا در سن چهل سالگی بینایی یکی از چشمهایش را دوباره بهدست آورده است. چشمش حالا واضح میبیند و خوب شده است. اما متأسفانه مغز او هرگز یاد نگرفته که جهان بصری را پردازش کند. او نمیتواند بین یک کره و مکعب فرق بگذارد، چهرهها یا حالتهای صورت را تشخیص دهد.
همین مسئله مرا به این باور رساند که افرادی که از همان کودکی با بازیهای ویدئویی و کامپیوتر بزرگ میشوند، جهان بصری و بهخصوص جهان اطلاعات را به شیوهای کاملاً متفاوت تجربه میکنند.
آیا به همین دلیل است که احساس میکنیم لازم است مجلات را به قطعات کوچکتر و کوچکتر تقسیم کنیم؟ آیا به همین دلیل است که روزنامهها اینقدر با آن بیگانه به نظر میآیند؟ چون به فرمهایی وفادار هستند که نسلهای گذشته آنها را تعریف کردهاند؟
من به عنوان فردی شاغل در زمینهی دیزاین نشریات، کارم این است که ظاهر و حس هم مجلات و هم روزنامهها را خلق کنم. بنابراین اگر برگردیم به سؤالتان، تفاوت در شیوهی دیزاین عمدتاً ناشی از شیوهی تفکر دربارهی فرم است. به نظر من روزنامهها ۸۰ درصد براساس نیمکرهی چپ مغز، و ۲۰ درصد براساس نیمکرهی راست مغز هستند. مجلات احتمالاً ۴۰ درصد براساس نیمکرهی چپ مغز و ۶۰ درصد براساس نیمکرهی راست مغز هستند. به این معنی که روزنامهها ساختارمندتر بوده و قابل پیشبینیترند، و از یک فرایند فکری بیشتر خطی استفاده میکنند. مجلات، عموماً بیشتر با لحن و گرایششان تعریف میشوند، و یک ساختار زیربنایی روشن دارند که انعطافپذیری آن بیشتر است.
پیشنهاد مطالعه: مقالهی «گفتوگوی یان نوبل با پیتر ویلبرگ» به قلم ابوالفضل توکلیشاندیز