جدایی نادر از سیمین/ اصغر فرهادی/ Asghar Farhadi/ نقد فیلم/

درجستجوی چیزی بیشتر/ شمیم مستقیمی

 شمیم مستقیمی تجربه‌ی شخصی خود بعد از تماشای فیلم «جدایی نادر از سیمین» را در مقاله‌ی با عنوان «درجستجوی چیزی بیشتر» می‌نویسد. تجربه‌ی ديدن جدايي نادر از سيمين، تجربه‌ای است که مغز را به معنی دقيق کلمه می‌پُکاند. تجربه‌ی جدول حل‌کردن اجباری. تجربه‌ای که در آن لذت بردن و خود آزاری به مرزهای مشترک می‌رسند. از بس که فيلم سنگين است.

بخشی از مقاله:

در این مه، در این فضای متراکم و انبوه، در این سرآسیمگی و تعلیق که آدم جلوی پایش را هم به زور می‌تواند ببیند، درباره فیلمی که خود درباره تعلیق قضاوت است اما قضاوت‌ها درباره‌اش چکشی و محکمند چه می‌توان گفت؟
این نوشته را با این اقرار و اعتراف آغاز می‌کنم که جدایی نادر از سیمین، مرا به فکر واداشت و در واقع مغزم را خسته کرد از بس که مرا به فکر واداشت. در واقع مغزم را خسته کرد از بس که مرا به فکر واداشت. می‌دانم که عده‌ای اين را به حساب امتيازهاي مثبت فيلم می‌گذارند. اما اين روزها همه چيز آدم را به فکر فرو مي‌برد.
از بس که هر چيز، فقط خودش نيست. همه‌ی مفاهيم، همه‌ی اجسام، همه‌ی کلمات و خلاصه همه چيز، همه چيز متورم است. شکم دارد. بيشتر از خودش است. و فکر کردن ديگر نه فرايندی رهايی‌بخش و رستگار‌کننده و اختياری، که فعاليتی ناگزير، ملالت‌بار و خسته‌کننده است. به
خاطر همين، نوشتن درباره‌ی جدايي نادر از سيمين، ديگر نه نقد يک فيلم، بلکه نقدی بر همه چيز است. و نه نقدی، تلاشی براي فهميدن، و نه
حتی تلاشی موفق بلکه شايد اعلام شکستی در فهميدن. اعلام يک جدايی بزرگتر…يک طلاق…

پیشنهاد مطالعه: مقاله‌‌ی «اسم رمز: جدایی!» گفت‌وگوی مجید اخگر، علیرضا رسولی‌نژاد و شمیم مستقیمی

 

سبد خرید ۰ محصول